نجارده

معنی کلمه نجارده در لغت نامه دهخدا

نجارده. [ ن َج ْ جا دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خیررودکنار دربخش مرکزی شهرستان نوشهر، در 7500 گزی جنوب شرقی نوشهر و 2 هزارگزی جنوب راه نوشهر به بابلسر، در دامنه معتدل هوائی واقع است. آبش از رودخانه خیررود و محصولش برنج و مرکبات و چای و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

معنی کلمه نجارده در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان خیر رود کنار در بخش مرکزی شهرستان نوشهر در ۷۵٠٠ گزی جنوب شرقی نوشهر و ۲ هزار گزی جنوب راه نوشهر به بابلسر و در دامنه معتدل هوائی واقع است .

جملاتی از کاربرد کلمه نجارده

در ابتدای تشکیل روستا، تنها ۵ خانوار وجود داشت. امروزه این روستا ۱۸۰ خانوار دارد که ۱۲۰ خانوار به‌طور دائم و ۶۰ خانوار هم موقت زندگی می‌کنند (خانوارهای ویلانشین). جمعیت این روستا حدود ۹۰۰ نفر است که ۹۸٪ افراد باسواد هستند و تنها تعداد کمی از افراد پیر سواد ندارند. طی ۵ سال گذشته ۳–۲ خانوار از روستا خارج شده‌اند که علت آن یافتن شغل در شهرهای دیگر بوده‌است. چند خانوار هم به روستا مهاجرت کرده‌اند که علت آن اشتغال‌زایی دانشکده در این روستا بوده‌است. مردم نجارده از قومیت طبری هستند. مردم نجارده به زبان طبری و گویش کجوری سخن می‌گویند.
اکثریت مردم روستا کشاورز هستند و تنها ۵ خانوار دارای دام هستند که دامدار متحرکند. حدود ۲۵ تا ۳۰ خانوار هم سایر مشاغل از قبیل معلمی، نانوایی، آهنگری، کار در جنگل دانشکده و … دارند. حدود ۸۰٪ مردم بدون دام هستند و اکثریت مردم زمین دارند، تنها درصد خیلی کمی از مردم بدون زمین هستند. تعداد دامهای نجارده به این صورت است: ۲۰۰ رأس گاو بومی متحرک، ۱۵۰ رأس گاو دورگ متحرک، ۳۵ رأس گاو بومی کتول و ۳۰ رأس گوسفند نیمه متحرک.
گفته می‌شود به علت اینکه اولین ساکنان آن نجار بودند نام نجارده برای این روستا انتخاب شده‌است.
آب آشامیدنی روستای نجارده از طریق لوله‌کشی و آب کشاورزی آن از طریق کانالی که از رودخانه خیرود کشیده شده تأمین می‌گردد. این روستا چشمه ندارد و تنها منابع طبیعی آن آب رودخانه خیرود است.