نامانوس

معنی کلمه نامانوس در لغت نامه دهخدا

نامأنوس. [ م َءْ ] ( ص مرکب ) ناآشنا. ناآموخته. غیرمأنوس. غیرمعتاد : بدین وضع نامعهود و طریق نامألوف آمدن برسبیل تفرد و تجرد موجب چیست ؟ ( سندبادنامه ص 222 ).
- کلمات نامأنوس ؛دور از ذهن و غیرمعتاد.

معنی کلمه نامانوس در فرهنگ معین

( نامأنوس ) (مَ ) [ فا - ع . ] (ص . )ناآشنا، ناشناخته .

معنی کلمه نامانوس در فرهنگ فارسی

( صفت ) نا آشناناشناخته :[ بدین وضع نامعهود و طریق نامالوف آمدن برسبیل تفرد وتجرد موجب نیست ? ] یاکلمات ( لغات ) نامانوس .کلمات ( لغات ) دور از ذهن .

جملاتی از کاربرد کلمه نامانوس

نویسنده در آغاز کتاب مدعی شده‌است که «در نگارش این داستان از برخی وقایع و خاطرات واقعی وام گرفته شده‌است، اما بخش عمده آن ساخته و پرداخته تخیل نویسنده است و هرگونه تشابه نام‌ها و رویدادها با موارد واقعی، اتفاقی است.» نویسنده این رمان را به عاشقانی تقدیم کرده که مرز نمی‌شناسند. در بررسی شرق عنوان رمان، «دخترپیچ» به وصف عنوانی نامانوس یاد شده‌است. در بررسی بابک لهراسبی از این رمان آمده‌است:
حکومت پهلوی مشروعیت خود را در قالب هویت ایران باستان و هویت آریایی با گرایش به تجدد تعریف می‌کرد. اما به دلیل اینکه این ایدئولوژی متعارض با واقعیت‌های جامعه ایران بود به مرور با نادیده گرفتن مولفه‌های هویتی مردم ایران دچار تعارض شد و واکنش جامعه و توده مردم را در پی داشت و اثرات نامطلوب این سیاست نامانوس به زودی در جامعه آشکار گردید. برنامه‌ها و سیاست‌های مشترک در دوره پهلوی اول و دوم در راستای تغییر هویت ایرانیان با تکیه بر سه محور اصلی ناسیونالیسم باستان‌گرایی آریایی، تجدد گرایی و مذهب زدایی از مردم ایران انجام می‌گرفت.