نارو زدن

معنی کلمه نارو زدن در لغت نامه دهخدا

نارو زدن. [ رَ / رُو زَ دَ ] ( مص مرکب ) نارفاقتی کردن. شرط رفاقت به جای نیاوردن. خیانت ورزیدن. تقلب کردن. فریب دادن.
- نارو زدن به کسی ؛ به او خیانت کردن.

معنی کلمه نارو زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ناجوانمردانه رفتارکردن باشد کردن حقه زدن بدوست و آشنا : [ چون فهمید باو ناروزده اند بسیار عصبانی شد ]

جملاتی از کاربرد کلمه نارو زدن

در فصل اول کتاب با کمندعلی‌بک آشنا می‌شویم و می‌بینیم چگونه صاحب کندو می‌شود و کندوها را تکثیر می‌کند و باز هم تلاش می‌کند تابا نارو زدن به زنبورها روزگارش را رونق دهد.