نارستانه

معنی کلمه نارستانه در لغت نامه دهخدا

نارستانه. [ رِ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خاروطوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود.در جنوب شرقی بیارجمند و جنوب جاده شوسه شاهرود به سبزوار، در دشت شنزاری واقع است. هوایش خشک و معتدل است و 70 تن سکنه دارد. قنات کم آبی دارد و محصولش مختصری غلات و لبنیات است. راه مالرو دارد. سنگسریها و بلوچها زمستان را برای تعلیف اغنام خود به حدود این ده می آیند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ص 929 ).

جملاتی از کاربرد کلمه نارستانه

زیارتگاه پیر نارستانه نیایشگاهی در استان یزد که مزدیسنا از روز سپندارمذ تشتریا در ماه تیر (دوم تیر) تا روز آذر ایزد (۶ تیر ماه) برای نیایش کردند بدانجا میرونئ. زرتشتیان ۵ روز در این نیایشگاه حضور دارند و اهورامزدا رو ستایش می‌کنند و به روان و فروهر مردگان راه میهن و ارزش‌های نیک انسانی درود می‌فرستند. این زیارتگاه که در گویش دری زرتشتی نورسته نامیده می‌شود، در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری بخش شرقی یزد واقع شده‌است.