معنی کلمه ناخاسته در لغت نامه دهخدا ناخاسته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) فطیر. ( صراح ). ورنیامده [ خمیر] : خمیر این سخن فطیر است ناخاسته و زلف این عروس مشوش است ناپیراسته. ( سندبادنامه ص 140 ).
جملاتی از کاربرد کلمه ناخاسته کم کم راز خانه ی سانکوجه در حال کشف شدن است و معلوم میشود که مرگ مادر گه این به صورت ناخاسته توسط خودش در کودکی صورت گرفته است