نااگاه

معنی کلمه نااگاه در لغت نامه دهخدا

( ناآگاه ) ناآگاه. ( ص مرکب ) نامطلع. بی خبر. نامستحضر. که خبردار نیست. که آگاه نیست. || خفته. ناهوشیار. غیر متیقظ. || نااستاد. بی تجربه. که واقف و ماهر نیست. مقابل آگاه. رجوع به آگاه شود.

معنی کلمه نااگاه در فرهنگ عمید

( ناآگاه ) ۱. بی خبر، بی تجربه.
۲. (قید ) ناگاه، غفلتاً.

معنی کلمه نااگاه در فرهنگ فارسی

( نا آگاه ) ( صفت ) ۱ - بی خبر . نامستحضر. ۲ - ناهوشیار خفته . ۳ - بی تجربه مقابل آگاه .

جملاتی از کاربرد کلمه نااگاه

زردتشت را در دوره کلاسیک باستان یک ساحر ٫ جاودگر و معجزه گر می‌دانستند. اما در واقع تا قبل از قرن ۱۸ میلادی غربی‌ها از ایده‌های وی نااگاه بودند و در آن زمان نام وی را همدست فرزانگی از دست رفته باستان می‌شماردند.