مینورسکی

معنی کلمه مینورسکی در لغت نامه دهخدا

مینورسکی. [ نُرْ ] ( اِخ ) ولادیمیر فدوروویچ. متولد سال 1877 م. و متوفی به سال 1966 م. دانشمند وخاورشناس عالیقدر روسی که در «کرچوا» شهر کوچکی در کنار ولگا متولد شد. در دانشگاه مسکو نخست حقوق و پس از آن در انستیتوی لازارف مسکو زبانهای شرقی آموخت وبه خدمت وزارت خارجه روسیه درآمد و در ایران و ترکستان و ترکیه مأموریت یافت. از 1904 تا 1908 در ایران بسر برد و در سال 1913 جزء هیئت بین المللی مأموررفع اختلافات مرزی ایران و ترکیه بود. در 1919 به فرانسه رفت و پس از چندی به تدریس فارسی و ترکی و تاریخ ملل اسلامی پرداخت. در سال 1932 به دانشگاه لندن رفت و معلم زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران در مدرسه السنه شرقیه شد. آثار وی متعدد و متنوع است و بزبانهای روسی و فرانسه و انگلیسی انتشار یافته است. مقالات وی در دایرة المعارف اسلامی از دقیق ترین مقالات است. از آثار مهمش ترجمه و شرح حدود العالم است به انگلیسی در سال 1937 و طبع و ترجمه تذکرةالملوک در 1943. بر رویهم از وی بیش از 200 مقاله و کتاب به زبانهای مختلف درباره ایران و اسلام به چاپ رسیده است.

معنی کلمه مینورسکی در فرهنگ فارسی

عالیقدر روسی که در [ کرچوا ] شهر کوچکی در کنار ولگا متولد شد . در دانشگاه مسکو نخست حقوق و پس از آن در انستیتوی لازارف مسکو زبانهای شرقی آموخت و بخدمت وزارت خارجه روسیه در آمد و در ایران ترکستان و ترکیه ماموریت یافت . از ۱۹٠۴ تا ۱۹٠۸ در ایران بسر برد و در سال ۱۹۱۳ جزئ هیئت بین المللی مامور رفع اختلافات مرزی ایران و ترکیه بود . در ۱۹۱۹ بفرانسه رفت و پس از چندی بتدریس فارسی و ترکی و تاریخ ملل اسلامی پرداخت . در ۱۹۳۲ بدانشگاه لندن رفت و معلم زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران در مدرسه السنه شرقیه شد . آثار وی متعدد و متنوع است و بزبانهای روسی فرانسه انگلیسی انتشار یافته است . مقالات وی در دایره المعارف اسلامی از دقیق ترین مقالات است . از آثار مهمش ترجمه تذکره الملوک در ۱۹۴۳ . بر روی هم از وی بیش از ۲٠٠ مقاله و کتاب به زبانهای مختلف درباره ایران و اسلام به چاپ رسیده است . دومین جزیره بزرگ مجمع الجزایر بالئار واقع در غرب دریای مدیترانه در مشرق

جملاتی از کاربرد کلمه مینورسکی

براساس روایت‌های قومی، ایل دهبکری در اواخر سلطنت نادر شاه افشار از دیاربکر ترکیه کوچ نموده و در داخل منطقه مکریان ساکن شدند و نام دهبکری نیز برگرفته از ریشه آن‌ها دیاربکر است. اما مینورسکی می‌گوید به احتمال قوی‌تر دهبکری برگرفته از نام روستا (ده) بُکر در ۱۲ کیلومتری جنوب غربی مهاباد است. این طوایف عمدتاً شهرنشین و در شهرهای بوکان و مهاباد ساکن هستند. گفتنی است که این ایل در گذشته قبل از کوچ بیرم آقا با نام قهرمانلو (قهرمانی) شناخته می‌شد که هنوز هم نام یکی از تیره‌های این ایل قهرمانی است.
کلیهٔ نسخ این کتاب بلافاصله پس از انتشار به فروش رفت. کریستنسن یادداشت‌های تازه‌ای بر آن افزود و در سال ۱۹۴۴ دوباره نشر داد. در چاپ جدید این کتاب نویسنده کشفیات جدیدی را مورد توجه قرار داد. از مهم‌ترین آن کشفیات می‌توان به کتیبه زردشت و خرابه‌های شهر شاپور و کتیبه شاپور اول اشاره کرد. وی همچنین از انتقاداتی که بر کتابش شده بود در چاپ دوم کتاب استفاده کرد. وی مهم‌ترین آن‌ها را مقالات آقایان بیلی در (نشریه مدرسه زبان‌های شرقی) و مینورسکی در (مجلهٔ انجمن همایونی آسیایی) سال ۱۹۳۹ معرفی کرده‌است.
به گفته مینورسکی در باور مسلمانان، خر عیسی، سم و گاه سرگین آن به اشتباه مورد احترام و پرستش گروه‌هایی از مسیحیان دانسته شده‌است. جمشید مظاهری ریشه «خرپرستی نصاری» را دارای بن مایه‌های واقعی در میان قدمای مسیحی می‌داند. خاقانی در ابیاتی به در زر گرفتن سم خر عیسی اشاره کرده‌است. مظاهری مآخذ سخن خاقانی را داستانی می‌داند که یک فرنگی مسیحی در مجلس یزید بن معاویه به هنگام مشاهده سر حسین بن علی تعریف کرده‌است که در نسخی از تاریخ طبری روایت شده‌است.
راجِر سِیوُری در ۲۷ ژانویهٔ ۱۹۲۵ در پیتربورو انگلستان زاده شد و در ۹۷ سالگی در اتاوای کانادا درگذشت. او در مدرسه سلطنتی شهر پیتربورو تحصیل کرد. در سال ۱۹۴۳ با بورس تحصیلی اداره جنگ و وزارت اطلاعات، دوره فشرده زبان فارسی را در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی (سوآس) در دانشگاه لندن گذرانید. در سال ۱۹۴۷ به مطالعات عربی و فارسی در کوئینز کالج در دانشگاه آکسفورد روی آورد. در سال ۱۹۵۰ لیسانس خود را در مطالعات شرقی دریافت کرد. پس از ۱۰ سال تدریس و مطالعه به عنوان آموزشیار زبان فارسی در دانشگاه لندن (سوآس)، در سال ۱۹۵۸ دوره دکتری را زیر نظر آن لمبتون و ولادیمیر مینورسکی دریافت کرد.
۷۷/۷۸ در صد از امرا از قبایل قزلباش بودند که نشاندهندهٔ این است که قبایلی که صفویان را به سلطنت رسیدند پاداش بالایی گرفتند. تنها ۱۳/۸۹ درصد امرا از رهبران قبیله‌ای غیر ترکمن بوده‌اند. آن‌ها ایرانی‌ها (کسانی که فارس زبان یا کرد زبان بود) و عرب‌ها بودند و فقط ۴/۱۷ درصد امرا هیچ گونه منشأ قبیله‌ای نداشتند و ایرانی بودند. آن سه عضو غیر قبیله‌ای ایرانی طبقه حاکم نیز احتمالاً مناصب خیلی مهمی نداشتند. مینورسکی دربارهٔ ایرانیان غیر قبیله‌ای که مناصب پایینی داشته‌اند می‌نویسد (تاجیکان طبقه اشرافی به کلی جداگانه و خاصی بودند… خاندان‌های باستانی ایرانی که علم و ادب و هنر نویسندگی را به ارث داشتند).
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان می‌کند، این داستان که شاه اشکانی‌تبار ارمنستان به‌خاطر انتقام کشته‌شدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به‌دستِ اردشیر بابکان (بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشته‌های واردان (تاریخ‌نگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشه‌ای عامیانه دارد.
جودَکی یکی از ایلات لر از مردم بالاگریوه می‌باشد.دانشنامه ایرانیکا و ولادیمیر مینورسکی ایل جودکی را یکی از ایلات مردم بالاگریوه معرفی می‌کند. مردم ایل جودکی در استان‌هایی از جمله لرستان و بعد خوزستان ساکن هستند ،همچنین بسیاری از آنها در استان‌های ایلام، مرکزی و مازندران پراکنده‌اند.
یاقوت حموی در «معجم‌البلدان» گزارش می‌دهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ می‌شده‌است. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویش‌های موسوم به گویش‌های ایرانی جنوب دریای خزر وابسته‌است؛ یا به احتمال بیش‌تر، تلفظ تِبریز معرب‌شدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. هم‌چنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» می‌باشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که این مسئله نشان می‌دهد که ریشهٔ نام شهر به زمان‌های بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمی‌گردد.
دیلمی یک زبان منقرض شده از زبان‌های ایرانی از زبان‌های کاسپین دسته زبان‌های شمال غربی بوده‌است. ناتل خانلری، دیلمی را در بین زبان‌های ایرانی که در بین قرون ۹ تا ۱۳ میلادی رایج بوده است فهرست می‌کند. ولادیمیر مینورسکی این زبان را از بین رفته، و تاتی را از بقایای آن می‌داند. در متون اسلامی مختلفی نظیر گزارش‌های ابواسحاق صابی، مقدسی، اصطخری به این زبان اشاره شده است.
مردم سرخه ده از ساکنین قدیمی لرستان هستند. ساکنین این روستا اکثراً از ایل دریکوند یا همان دیرکوند تشکیل شده‌اند که ولادیمیر مینورسکی ایران‌شناس و خاورشناس معروف روسی آن‌ها را به عنوان لرهای اصلی معرفی می‌کند. دریکوندها جزئی مهم از مردم بالاگریوه هستند و به گویش بالاگریوه‌ای و خرم‌آبادی صحبت می‌کنند.