معنی کلمه مینودشت در لغت نامه دهخدا
مینودشت. [ دَ ] ( اِخ ) نام یکی از دو قصبه بخش مینودشت و نام قدیم آن حاجی لر بوده است و از مجموع آبادیهای قره محمودلو، خوردیماق ، پسرک ، گلوکند و قلمی تشکیل یافته است. این قصبه در 18 کیلومتری مشرق گنبدقابوس و دامنه ارتفاعات واقع است. آبش از رودخانه های چهل چای و نرم آب تأمین میشود و محصول عمده آن برنج و غلات و توتون و سیگارو ابریشم و حبوبات و صیفی جات است و هوایش مرطوب و معتدل است. شغل مردان زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و چادرشب است جمعیت آن حدود 4500 نفر است. سکنه آن در زمان صفویه به این محل کوچانده شده اند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).