میلت. [ ل ِ ]( اِخ ) نام یکی از شهرهای قدیم و مشهور که در ساحل غربی آسیای صغیر قرار داشته و بعدها به دو قسمت تقسیم شده است. نخست بوسیله مهاجران کرت بنا شد و بعد مهاجران یونیه یونان به تجدید بنای آن پرداختند به طوری که در سال 750 ق. م. آبادترین شهر یونیه و بعدها بزرگترین شهر تجارتی دنیا بوده است و به واسطه آبادی و زیبایی مردم آن به ثروت و رفاه فوق العاده ای دست یافتند. تالس دانشمند مشهور قرن ششم میلادی در سال 587 م. بدان شهر رفته و بتدریس پرداخته است. در سال 504 م. وسیله پادشاهان ایران ضبط و نهب و غارت شد تا سرانجام در دوره حکومت سلجوقی و بعد تیموری بکلی ویران شد و اکنون خرابه های آن برجاست. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 654 و 651 و 866و ج 2 ص 1518 و 1888 و 1940 و فهرست هر سه جلد شود. میلة. [ ل َ ] ( ع اِ ) هنگام و زمان. ج ، میَل.( منتهی الارب ماده م ی ل ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
معنی کلمه میلت در فرهنگ فارسی
نام یکی از شهرهای قدیم و مشهور که در ساحل غربی آسیای صغیر قرار داشته و بعدها به دو قسمت تقسیم شده است
جملاتی از کاربرد کلمه میلت
چو آخر جایت اندر سوی عقبی است چرا میلت چنین در سوی دنیاست
فعالان چپگرا در این روز تظاهرات بزرگی در تهران برگزار کردند، حتی فعالان فمینیست مشهور بینالمللی مانند کیت میلت هم برای حمایت به ایران آمدند. تظاهرات علیه تبعیض و حجاب اجباری بود. در نهایت نیروهای امنیتی آن را به خشونت کشاندند و برخی فعالان حقوق زنان گفتند «سرکوب جای امید را گرفت».
کارت همه چون که خوردن و خفتن بود میلت همه در شنودن و گفتن بود
از گلشن جان بیخبری، خار این است میلت به طبیعت است، دشوار این است
گر همی حق پرسی از من عاشقی کار تو نیست زان که میبینم که میلت با هوا یکسان بود
واندر آن کاری که میلت نیست و خواست خویش را جبری کنی کین از خداست
این مجموعه تاریخی با اتفاقات اواخر دیماه ۱۳۵۷ شروع میشود و در نقطه ۱۳ آبانماه ۱۳۵۸ به پایان میرسد. این مجموعه دربارهٔ تسخیر سفارت آمریکا و روایتی از به ایران آمدن کیت میلت در سال ۱۳۵۷ و وقایع بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران است.
هرچند تو را عذاب میافزاید میلت به سوی شراب میافزاید
عشق تو نه مجاز است میلت نه حرص و آز است قلب تو کان راز است از جرم رفته بگذر
چون خاک رهت گشته ام ای سرو گل اندام میلت سوی ما از چه سبب چون و چرا نیست
ای سرو سهی هم گذری سوی جهان کن میلت سوی ما تا کی و تا چند نباشد
اگر میلت بشیرین باشد و چرب مشو با نفس خود پیوسته در حرب