میسانی

معنی کلمه میسانی در لغت نامه دهخدا

میسانی. ( ص نسبی ، اِ ) قسمی از بُرد. ( یادداشت مؤلف ). گویا نوعی پارچه بوده است که در میسان از بلاد مصر می بافته اند : از وی [ از روم ] جامه دیبا و سندس و میسانی و طنفسه و جوراب وشلوار بندهای با قیمت بسیار خیزد. ( حدود العالم ).

معنی کلمه میسانی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به میسان . ۲ - اهل میسان دست میسانی . ۳ - ( اسم ) نوعی پارچه که درمیسان بافته میشد : [ چنانک بیکی شهرادیم پیرایند و بیکی شهر دیبا بافند...وبیکی شهرمیسانی بافند.]

جملاتی از کاربرد کلمه میسانی

همچنین تراژان امپراتور روم پس از تسخیر تیسفون به میسان آمده و در شهر افامیه مورد استقبال پادشاه میسان اتامبیلوس پنجم و مردم میسان قرار گرفته و در حین بازدید از شهر خاراکس کشتی‌های تجاری بزرگ میسانی را می‌بیند که برای تجارت به هند می‌رفتند و آرزو می‌کند کاش مانند اسکندر جوان بود تا بتواند به هند رفته و آنجا را تحت تصرف امپراتوری خود درآورد.
سرانجام میسان به عنوان یک از ساتراپهای مهم دولت اشکانی درآمده و به صورت نیمه مستقل و گاهی مستقل به پادشاهی خود در بیش از ۳ قرن ادامه می‌دهد تا هنگامیکه آخرین پادشاه میسانی در اوایل برآمدن حکومت ساسانیان توسط اردشیر بابکان به قتل رسیده و حکومت آنان پایان می‌یابد.
یوسفوس فلاویوس نیز از «ابن ناریگ» یکی از شاهان میسانی نام برده که روابط خوبی با ایزات پادشاه مملکت حدیاب داشته بودو دختر خود را به ازدواج او درآورد.
از شهرهای میسانی که نام آن از نام یونانی شهر اپولوگوس گرفته شده باشد
حکومت میسانی توسط اردشیر اول، سرنگون شد. در این مورد پروفسور کریستین سن می‌گوید: «عاقبت میان اردشیر و شاهنشاه اشکانی جنگ درگرفت. اردوان پادشاه اهواز را فرمان داد که به جنگ اردشیر شتافته، او را دست‌بستهً به تیسفون فرستد. اردشیر مهلت نداد. بعد از آنکه شاذشاپور شهریار اصفهان را مغلوب و هلاک کرد، رو به جانب اهواز نهاد و شهریار آنجا را کاملاً مغلوب و کشور او را به قلمرو خود ملحق نمود. آنگاه ولایت کوچک میشان را، که در مصب شط دجله و ساحل خلیج فارس بود، به تصرف آورد. این ولایت در دست اعرابی بود، که از عمان آمده بودند و پیشرو طوایف عربی محسوب می‌شوند، که درست در آغاز سلطنت ساسانیان ناحیه حیره را در مغرب فرات فرو گرفتند.»
فرات: پلینی بزرگ در قرن اول میلادی آن را تابع پادشاه کرخینیا (میسان) ذکر کرده و آن را در حوالی ۱۱ مایل در جنوب شهر خاراکس می‌داند. به عقیدهٔ فرانتس آلتهایم مکان آن شهر بصره امروزی در خاک عراق است؛ اما طبق نظر دیگر جغرافیدانان عرب احتمال دارد که مکان آن در منطقهٔ بهمنشیر امروزی و در نزدیکی شهر آبادان بوده باشد. رودخانهٔ فرات نام خود را از این شهر میسانی گرفته‌است و در زمان ساسانیان نام آن به بهمن اردشیر (بهمنشیر) تغییر می‌یابد.