معنی کلمه میرکی در لغت نامه دهخدا
ز دیده قطره ٔخون از جگر برآورده
بدیدن تو دل از دیده سربرآورده.( از قاموس الاعلام ترکی ).و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود.
میرکی. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج ، واقع در 36هزارگزی شمال خاوری سنندج با 790 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).