میرعماد

معنی کلمه میرعماد در لغت نامه دهخدا

میرعماد. [ ع ِ ] ( اِخ ) حسنی سیفی قزوینی ، ملقب به عمادالملک و مشهور به «میر» و«میرعماد»، خطاط معروف. رجوع به عماد قزوینی شود.

معنی کلمه میرعماد در فرهنگ فارسی

حسنی سیفی قزوینی ملقب به عماد الملک و مشهور به میر و میر عماد خطاط معروف

معنی کلمه میرعماد در دانشنامه آزاد فارسی

میرعماد (قزوین ۹۶۱ـ اصفهان ۱۰۲۴ق)
نمونه ای از خط (نام اصلی: میرمحمدبن حسین حسنی سیفی قزوینی) خوشنویس صاحب سبک ایرانی. از مشهورترین نستعلیق نویسان، ملقب به عمادالملک و میر، که مقدمات علوم و خط را در قزوین آموخت و برای تکمیل خوشنویسی به تبریز نزد ملامحمدحسین تبریزی رفت؛ پس از سفر به عثمانی و حجاز در اصفهان سکنا گزید و در دربار شاه عباس مشغول به کار شد. هم دورۀ علی رضا عباسی (تبریزی) بود. بر اثر سعایت بدخواهان، به فرمان شاه عباس اول صفوی (حک: ۹۹۶ـ ۱۰۳۸ق) و به دست مقصودبیگ مسگر در ۶۳سالگی به قتل رسید و در مسجد مقصود بیگ، در دروازه طوقچی اصفهان، به خاک سپرده شد. مشهورترین شاگردان میرعماد عبارت بودند از نورالدین محمد لاهیجی، ملقب به «نورا»؛ عبدالرشید دیلمی، معروف به «رشیدا»؛ میرابراهیم ابوتراب، ملقب به «تُرابا»؛ عبدالجبار اصفهانی؛ محمدصادق خاتون آبادی؛ درویش عبدی بخارایی؛ و دخترش گوهرشاد. شیوۀ او در خط نستعلیق شیوا ترین است؛ خفی را خوش و جلی را استوار و شیرین می نوشت. ده ها کتاب و رساله و قطعات نفیس از او در کتابخانه ها، موزه ها، و مجموعه های خصوصی در ایران و خارج از کشور نگهداری می شود. کتیبه ای به خط میرعماد در تکیۀ میر در تخت پولاد اصفهان هنوز پابرجاست. در پایانِ آثار میر بیشتر رقمِ (نام) عمادالحسنی دیده می شود، اما رقم هایی چون عماد، میرعماد، میرعماد حسنی، میرعماد حسنی قزوینی، و عمادالملک الحسنی نیز دیده می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه میرعماد

حسن دانشفر در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در همدان زاده شد. خوشنویسی را در حضور میرزا غلامحسین اسلامبولچی در همدان فرا گرفت و سپس در تهران به کلاس درس استاد حسن زرّین خط راه یافت. او برای شرکت در این کلاس هر هفته از همدان به تهران می‌رفت. در همان حین که در یکی از ادارات دولتی همدان به‌کار اشتغال داشت، به تحقیق و تتبع در آثار بزرگان خوشنویسی پرداخت و بیش از همه شیفته کارهای میرعماد الحسنی، محمد رضا کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی و محمد حسین خان عمادالکتاب گردید.
از عوامل پیدایش این روستا و رونق و آبادانی آن می‌توان به وجود موقعیت طبیعی برای تأمین آب کشاورزی و شیب طبیعی مناسب جهت ساخت و ساز و زراعت نام برد. این عوامل بعلاوه موقعیت قرارگیری این روستا در مسیر ارتباطی گیلان و بخش شاهرود آن را به صورت یک مجتمع زیستی مناسب درآورده و روستای خوجین را در مرکز فعالیت‌های باغی و زراعی و دادوستد روستاهای همجوار قرار داده است به همین خاطر از سال‌ها پیش زمینه‌های لازم برای ارائه خدمات موردنیاز آبادی‌های اطراف در روستای خوجین فراهم آمده و دومین مدرسه شهرستان خلخال به نام مدرسه میرعماد در سال ۱۳۱۹ در خوجین تأسیس گردیده است.
از اواسط سدۀ دهم هجری مهاجرت شاعران و خوشنویسان ایرانی به شبه قاره نمود افزایش یافت و در سده یازدهم هجری به اوج خود رسید. از جملۀ عوامل مهاجرت خوشنویسان در ربع دوم سدۀ یازدهم هجری، کشته شدن میرعماد قزوینی به اشارۀ شاه عباس صفوی بود که باعث دلسردی و مهاجرت بسیاری از شاگردان او شد. (از جمله عبدالرشید دیلمی)
او متخلص به «مجید» بود و بزرگترین خوشنویس خط شکسته‌نستعلیق در تاریخ خوشنویسی ایران به‌شمار می‌رود. وی در خط شکسته برتر تمام شکسته نویسان بود مانند میرعماد در نستعلیق استاد بوده‌است و این خط را به پایه‌ای رسانید که تاکنون کسی بدان نتوانسته‌است برسد.
خط شکسته نستعلیق به‌دست محمدشفیع هروی حسینی هراتی کامل‌تر شد و عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی برای آن وضع نمود و آن را به اوج رساند. درویش عبدالمجید شکسته نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود. پس از او می‌توان از سید علی‌اکبر گلستانه و میرزا غلامرضا اصفهانی به عنوان شکسته‌نویسان بزرگ نام برد که در ترویج خط شکسته نقش مهمی ایفا نمودند.
در سال‌های اخیر، توجهِ ویژه‌ای به جایگاهِ تجاریِ خوشنویسی شده است که نستعلیق در آن، رتبه‌ای ویژه دارد. نخستین حراجِ تخصصیِ خوشنویسی در مهر ۱۳۹۵ ه‍.ش در هتلِ اسپیناس پالاسِ تهران برگزار شد. در این حراج قطعه‌ای چلیپا اثرِ میرعماد با قیمتِ نهاییِ ۶۰۰میلیون تومان و قطعه‌ای از محمدحسین شیرازی با قیمت نهایی ۴۲۰میلیون تومان فروخته شدند. نیز آثاری دیگر در زمینه‌های نقاشیخط و مجسمه‌سازی از فرهاد مُشیری، حسین زنده‌رودی، رضا رینه‌ای، علی شیرازی و هنرمندانی دیگر در این حراج فروخته شدند.
در دوران خودش در خط نستعلیق سرآمد بوده‌است. رساله منثور «آداب‌المشق» که دربارهٔ خوشنویسی است و برخی آن را به میرعماد منسوب کرده‌اند اثر اوست و نسخه اصل آن در کتابخانه دانشگاه پنجاب لاهور نگهداری می‌شود.
عبدالرشید دیلمی (درگذشت ۱۰۸۱ه‍.ق) از خوشنویسان و نستعلیق‌نویسان صاحب‌نام سده یازده هجری در ایران و هند به‌شمار می‌رود. او خواهرزاده و شاگرد میرعماد بود. در ایران معروف به عبدالرشید و رشیدا و در هندوستان آقارشید و آقا خوانده می‌شد. او پس از قتل میرعماد از جمله خوشنویسان ایرانی بود که به هند رفت و در دربار شاه جهان و اورنگ زیب فعالیت کرد. وی در آگرا مناصب عالی داشت و مرفه زندگی می‌کرد.
عبدالرشید دیلمی خواهرزاده و شاگرد میرعماد قزوینی بود. او پس از قتل میر به فرمان شاه عباس، مدتی در اصفهان به سر برد و سرانجام به سال ۱۰۲۴ ه‍.ق به هندوستان رفت و به دربار شاه جهان پادشاه گورکانی (۱۰۶۹ - ۱۰۳۷هجری) راه یافت و روز به روز مقام او بالا رفت، تا جزو ملازمان خاص گردید. او ضمن کتابت و خوشنویسی خاصه، به تعلیم شاهزادگان، داراشکوه و زیب النساء می‌پرداخت و به خدمات لایق درباری، از جمله کتابداریِ خاصهٔ سلطنتی، ممتاز گردید.
او بعدها به مطالعهٔ تاریخ علاقه‌مند شد. علاقهٔ وی را به ادبیات فارسی، در بازسازی آرامگاه‌های سعدی، حافظ و فردوسی نمود یافت. بخشی از کتاب سفرنامهٔ مازندران وی به تعریف از سعدی و حافظ و تمجید از خوشنویسانی همچون میرعماد حسنی، میرزا محمدرضا کلهر و درویش می‌گذرد و خود وی مدعی است که «کتاب بوستان سعدی هم که به یک قطعه جواهر بیشتر شبیه است تا به کلمات معمولی، کمتر ممکن است از دسترس من دور بماند.» علاوه بر ادبیات فارسی، او به مطالعهٔ آثار مستشرقینی همچون گوستاو لوبون نیز علاقه‌مند بوده است.