میر شکاری

معنی کلمه میر شکاری در لغت نامه دهخدا

میرشکاری.[ ش ِ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل میرشکار :
بر من خیال میرشکاری حرام باد
در صید باز رشته ز پای مگس کشم.نورالدین ظهوری.رجوع به میرشکار شود.

معنی کلمه میر شکاری در فرهنگ فارسی

عمل و شغل میر شکار

جملاتی از کاربرد کلمه میر شکاری

عجایب بیشه‌ای آمد دل ای جان که تو میر شکاری اندر این دل
عجب لطف بهاری تو، عجب میر شکاری تو دران غمزه چه داری تو؟ به زیر لب چه می‌خوانی؟