میدر

میدر

معنی کلمه میدر در لغت نامه دهخدا

میدر. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 24هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاهان با 280 تن جمعیت. آب آن از رودخانه و راه آن مالرواست. ساکنان از طایفه کوشوند هستند. در دو محل به نام علیا و سفلی مشهور و سکنه میدرعلیا 160 تن و سفلی 120 تن می باشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

معنی کلمه میدر در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان

معنی کلمه میدر در دانشنامه عمومی

میدر، روستایی در دهستان سرسوره بخش پسکوه شهرستان سیب و سوران در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲۹۸ نفر ( ۶۵ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه میدر

هرکه از همصحبتان دارد می گلگون دریغ میشود چون لاله خون مرده، میدر ساغرش
کوه میدر یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر آورتین استان هرمزگان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مس است.
به دست شرع لبس طبع میدر گر خردمندی به آب عقل حیض نفس می‌شوی ار مسلمانی
پیش و پس عاشقان چو سایه میدر تا چون مه و آفتاب پرنور شوی