میث

معنی کلمه میث در لغت نامه دهخدا

میث. [ م َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) نرم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
میث. [ م َ ] ( ع مص ) سودن دارو را در آب ( لغتی است در ماث یموث موثاً ). ( از ناظم الاطباء ). سودن چیزی در آب. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). موث. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ).
میث. ( ع ص ، اِ ) ج ِ میثاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به میثاء شود.

معنی کلمه میث در فرهنگ فارسی

جمع : میثائ

جملاتی از کاربرد کلمه میث

فرگوسن که اهل بتی‌استاون، کانتی میث است، دوران کودکی خود را با هواداری از باشگاه منچستریونایتد سپری کرده. او همچنین پسر فوتبالیست حرفه‌ای سابق بری فرگوسن است که در طول دوران بازیگری‌اش برای کاونتری سیتی، کولچستر یونایتد، هارتلپول یونایتد، نورث همپتون تاون، لانگفورد تاون، بوهمینز، شامروک روورز و اسپورتینگ فینگال بازی کرد.