میان روی

معنی کلمه میان روی در لغت نامه دهخدا

میان روی. [ رَ ] ( حامص مرکب ) میانه روی. اعتدال که نه افراط باشد و نه تفریط. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه میان روی

گر بر افتد پردۀ ما از میان روی او بنماید از کون و مکان
زان میان روی بمن کرد خیالت که اثیر زین سخن بگذر و این واقعه بگذار زیاد
گر نباشد در میان روی تو از یک آه گرم آب را در دیده آیینه خاکستر کنیم
گر نباشد در میان روی تو، از یک آه گرم آب را در دیده آیینه خاکستر کنم
آنچه من در گریهٔ خود دیده‌ام از روی تو گر نباشد در میان روی تو دریا می‌شود
رودخانه ششتمد به طول ۳۵ کیلومتر و شیب متوسط ۴/۳ درصد با دبی پایه ۲۰ لیتر در ثانیه از کوه ۲۰۱۰ متری بنوو در دامنه شمال شرقی کوه شاهزاده ابوالقاسم سرچشمه می‌گیرد. این رودخانه از طریق سه جریان زیرزمینی به صورت چشمه‌های تراوشی به نام‌های سرروی، میان روی و چشمه قربانو تغذیه می‌شود. با احداث یک سد خاکی بر روی این رودخانه ذخیره‌سازی آب تا اواسط تیرماه امکان‌پذیر شده‌است. به دلیل موقعیت مناسب رودخانه ششتمد برای فعالیت‌های اکوتوریستی طرح گردشگری سامان پارت در اطراف آن در حال اجرا است.
در میان روی بمن کرد خیالت که اثیر زین سخن بگذر و این واقعه بگذارز، یاد
دل به هر تار سر زلف تو می زد چنگی چه کند شاهد عادل به میان روی تو بود
هر چند میان کوه لاله چون دیده میان روی حوراست