میان دسته

معنی کلمه میان دسته در لغت نامه دهخدا

میان دسته. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلال ارزک بخش نور شهرستان بابل ، واقع در 145هزارگزی باختری بابل با 240 تن سکنه. آب آن از رودخانه کاری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

معنی کلمه میان دسته در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان جلال ارزک بخش نور شهرستان بابل .

جملاتی از کاربرد کلمه میان دسته

در میان دسته بندی‌های تخصصی پویانماها به پویانما کاراکتر (هنرمند که در حرکت شخصیت، گفتگو، بازیگری، و غیره کار می‌کند) و جلوه‌های ویژه (متحرک‌سازی هر چیزی که یک شخصیت یا کاراکتر نیست، مثل وسایل نقلیه، ماشین آلات، و پدیده‌های طبیعی مانند باران، برف، و آب) و … تقسیم می‌شوند.
در متون پس از اسلام آمده‌است که «این سه لفظ از یک خانواده و در خاصیت نیز به یکدیگر نزدیک است. چنان‌که از گیاه‌شناسان معلوم گردید و املج معرب آمله، هلیلج معرب هلیله، و بلیلج معرب بلیله فارسی است و تعریف این داروها بموجب ترجمه صیدنه چنین است: جرم بلیلج هموار و سرهای او تیز و رنگ آن خاک فام و در میان دسته آن مغزی باشد شبیه مغز بادام یا مغز فندق و مغز او شیرین باشد و آنچه سرهای او تیز است هلیله کابلی است اما بلیله بگردی مایل است و رنگ آن به زردی زند.. و تشنج آور چنان‌که هلیله و او در خاصیت به آمله نزدیک است.»‎
گردن این استخوانچهٔ چکشی تنگ شدگی میان دسته و سر آن می‌باشد. سر استخوان با جسم استخوان به وسیله مفصل به هم متصل شده‌اند "مفصل " به این ترتیب که دو استخوان به عنوان یک واحد با هم حرکت می‌کنند.