میان خالی

معنی کلمه میان خالی در لغت نامه دهخدا

میان خالی. ( ص مرکب ) کاواک. ( ناظم الاطباء ). میان تهی. اجوف. مجوف. کاواک. توخالی :
اگرچه نیست چو من در جهان میان خالی
گر از میان بروم میشود جهان خالی.مسیح کاشی.و رجوع به میان تهی شود.

معنی کلمه میان خالی در فرهنگ فارسی

آنچه که داخل آن خالی باشد میان تهی . یا توپ میان خالی . تهدید طرف بدون داشتن اسباب و وسایل.

جملاتی از کاربرد کلمه میان خالی

نه هرزه همچو نی از مغزم استخوان خالی ست که جای ناله زاری در این میان خالی ست
خراب ذوق بر و دوش کیستم غالب که چون هلال سراپایم از میان خالی ست؟
سپهر فنا را همه آفتاب میان خالی از خویشتن چون حباب
این سد یک سد گرانشی بتنی میان خالی است و دارای یک ایستگاه تولید برق آبی است که متعلق به شرکت برق چوبو است.
این درختچه در مناطق استپی مرتفع و در نقاط مختلف ایران رویش پیدا می‌کند. گل‌های آن زرد و میوه آن درشت و میان خالی است که به همین علت به آن دغدغک می‌گویند.