میان جام

معنی کلمه میان جام در لغت نامه دهخدا

میان جام. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش تربت جام شهرستان مشهد با 51 آبادی و جمعاً22630 تن جمعیت که همه آبادیها در اطراف تربت جام قرار دارند. این دهستان محدود است از شمال به دهستان پایین جام ، از باختر به کوه یزک و بخش طیبات ، از خاور به کوه شاه نشین. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

معنی کلمه میان جام در فرهنگ فارسی

بالاجام و در شمال دهستان پائین جام واقع است . این دهستان ۵۱ ده دارد و سکنه آن ۲۲۶۳٠ تن میباشد . نام یکی از دهستانهای بخش خواف شهرستان تربت حیدریه استان نهم
نام یکی از دهستانهای بخش تربت جام شهرستان مشهد .

جملاتی از کاربرد کلمه میان جام

ز آنچه داری در میان جام ساقی ده که من دیدم اندر روی لاله قطره های ژاله را
چو مظهر بی ظهوری نیست، می بین میان جام جان نور تجلی
نیست زدستگاه جم جز سخنی در این میان جام بیار تا کنم عرضه به تو حدیث جم
هر چه داری در میان جام ریز ای جم تا دلم آرد شعف
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۱۷۵خانوار) ۷۵۳نفر
در میان جام زرین چون گل اندر شنبلید بر سرش کف ایستاده همچو سیم هفت رنگ
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۴۱۸خانوار) ۱٬۸۳۵نفر
گفت ساقی عشرت دنیا و دین جوی از او در میان جام ودف
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱٬۳۸۳ تن (۳۰۵ خانوار) نفر بوده‌است.
آن می که ناچشیده هنوز، از میان جام چون فکر شد به مغز و چو گرمی به خون دوید
خودی خویش در وی غرق دانند میان جام و باده فرق دانند
شکفته لاله چو جام شراب و ژاله برو چو کفک رخشان اندر میان جام شراب
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۶۶۳خانوار) ۲٬۸۲۱نفر
این روستا در دهستان میان جام قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۱۸۸خانوار) ۷۷۶نفر