میافارقین
معنی کلمه میافارقین در فرهنگ فارسی
شهری است اندر حصاری بر سرحد میان ارمینیته و جزیره روم .
جملاتی از کاربرد کلمه میافارقین
در عوض خسرو حاضر شد قلعه دارا و شهر میافارقین (شهری نزدیک دیاربکر در ترکیهٔ امروزی) را به بیزانس واگذار کند.
حسن صباح پس از سفر به اصفهان عازم میافارقین شد و در آنجا به تبلیغ اسماعیلیه مشغول گشت و به همین خاطر توسط مأموران رانده شد. وی سپس وارد دمشق شد؛ به علت جنگی که در جنوب شام به واسطهٔ ترکان پیش آمده بود، به بیروت رفت و در ۱۸ صفر سال ۴۷۱ ه.ق / اوت ۱۰۷۸ م. با کشتی وارد قاهره شد؛ صباح مورد استقبال دربار فاطمی قرار گرفت. رشیدالدین میگوید:
سعدالدوله حاصل ازدواج سیفالدوله اولین امیر حلب و سکینه - دخترعموی سیفالدوله و خواهر ابو فراس (پسرعموی سیفالدوله، شاعر درباری) - بود. در زمان مرگ پدرش، در فوریهٔ ۹۶۷، او فقط پانزده سال داشت و در پایتخت امارت جزیره، یعنی در میافارقین ساکن بود. او برای جانشینی در امارت رقیبی نداشت، اما شرایطی که از دورهٔ پدرش به وی ارث رسیدهبود شرایط بسیار بدی بود: امپراتور بیزانس، نیکفوروس دوم، اخیراً کیلیکیه را فتح کردهبود و به استانهای شمالی و غربی آن حمله میکرد، ضمن آنکه سیفالدوله تا آخرین سالهای زندگیاش گرفتار شورشهای داخلی بود.
جرماغون عازم ایران شد و به تسخیر ممالکی که مغول درست آن را نگشوده بودند مانند غزنین، کابل، سند، زابلستان، طبرستان، گیلان، اران و آذربایجان و غیره اقدام کرد. جرماغون سلطان جلالالدین را شکست داد و سلطان جلالالدین که به کوههای میافارقین گریخته بود در آنجا به دست کردان کشته شد.
هنگامیکه در سپیده دم شوال ۶۲۸ ق/۱۲۳۱ م در شهر آمد از خواب عشرت و مستی برخاست لشکر مغول را در نزدیکی خویش یافت وی به کنار ارس گریخت و از آنجا به ارومیه رفت تا از ملوک آن سامان کمک گیرد اما کسی او را یاری نکرد. در نزدیکی دیاربکر مغولان بر سر او ریختند ولی او جان به در برد و به ناچار به میافارقین فرار کرد و در نیمهٔ شوال ۶۲۸ در کوههای اطراف آن شهر به دست جمعی از کردان که راه را بسته بودند غارت شد و زمانی که قصد کشتن او را کرده بودند حقیقت سلطان بودنش را به بزرگ آنان گفت و وعده ملک شدن یکی از شهرها را به او داد و او پذیرفت اما زمانی که آن کرد به کوه رفته بود تا اسبان را بیاورد توسط یکی از افرادش کشته شد.