مکتسبی
معنی کلمه مکتسبی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه مکتسبی
نظر به جوهر اصلی نه زشت مکتسبی است که عیب زاده تصحیف باده عنبی است
پس ای پسر اگر زاهد یا فاسق باشی قانع و بسند کار، تا بزرگترین و پاکترین جهان تو باشی و بدان ای پسر که من درین چهل و چهار باب این کتاب در هر فنی که دانستم، چنانکه توانستم، با تو سخن گفتم و در هر بابی سخنی چند ترا نصیحت کردم و پندی بدادم، مگر در باب خردمندی، که هیچ نمیتوانم گفتن که بستم عاقل باش، از آنکه بستم عاقلی نتوان آموخت و بدانکه عقل از دو گونه است: یکی عقل غریزی است و دیگر مکتسبی و عقل مکتسبی بتوان آموخت، اما عقل غریزی هدیهٔ خدای است عزوجل، به تعلیم نتوان آموختن، اگر چنانکه حق سبحانه و تعالی ترا عقل غریزی داده باشد زهی سعادت تو و در عقل مکتسبی رنج بر و بیاموز و مکتسبی با غریزی یار کن، تا بدیع الزمان باشی؛ پس اگر غریزی نباشد من و تو هیچ نتوانیم کردن، باری در مکتسبی تقصیر مکن چندانکه طاقت باشد، بیآموز تا اگر از جمع خردمندان نباشی باری از جمع بیخردان نباشی و نیز از دوگانه یکی ترا حاصل بود بهتر که هیچ نباشد، که گفتهاند که: چون پدر نباشد هیچ بهتر از شوی مادر نیست. اکنون اگر خواهی که خردمند باشی حکمت آموز که خرد را به حکمت توان آموخت،