مژده بر. [ م ُ دَ / دِ ب َ ] ( نف مرکب ) مخفف مژده برنده. بشیر. که مژده میبرد. که مژده میرساند. کسی که خبر خوش به کس دیگر می برد.که حامل پیام خوش است : بر او مژده بر چون ره اندر گرفت جهان گفتی از باد تک برگرفت.اسدی ( گرشاسب نامه ص 46 ).
معنی کلمه مژده بر در فرهنگ فارسی
حامل پیام خوش
جملاتی از کاربرد کلمه مژده بر
دم خونریز، شهیدان مژده بر هم نزنند بس که هستند به آن نخل جوانی مشتاق(؟)
به مژده بر آتبین تاختند ز شادی روان را بپرداختند
ای بشیر ار سوی کنعان میروی تعجیل کن مژده بر یعقوب را یوسف به بازار آمده است
شکر لب چو شنید این مژده بر خاست قد خود را به چشم خود بیاراست
هر زمان مژده بر آید که فلان بنده او بفلان شهر فلان قلعه بکند از بن و بر
وزین سو بشد جفت بازارگان به مژده بر شاه آزادگان
عاصیان را بهره افزون تر بود از لطف حق مژده بر مر زاهد زهد و ریا اندوز را
ز شادی برو جان برافشاندند بر آن مژده بر آفرین خواندند
فروردین آمد، سپس بهمن و اسفند ای ماه بدین مژده بر آذر فکن اسپند
برو مژده بر چون ره اندر گرفت جهان گفتی از باد تک برگرفت