موموت

معنی کلمه موموت در لغت نامه دهخدا

موموت. [ م َ مو ] ( ع ص ) شیئی موموت ؛ چیزی شناخته و اندازه کرده. ( منتهی الارب ، ماده وم ت ) ( از آنندراج ). چیز تقدیرشده. ( از ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه موموت

طبق تحقیقاتی که در سال بعد انجام شد ۳۰ سرباز اوکراینی و ۷ مرزبان در جریان حمله راکتی کشته و بیش از ۱۰۰ سرباز زخمی شدند. سرهنگ ایهور موموت از نیروی مرزبانی اوکراین در میان کشته شدگان بود. دو گردان خودرو و تجهیزات نیز از بین رفت.