مولتانی

معنی کلمه مولتانی در لغت نامه دهخدا

مولتانی. ( ص نسبی ) منسوب به مولتان. آنکه یا آنچه به مولتان نسبت دارد.
- محمل مولتانی ؛ محملی که در مولتان ساخته شود. کجاوه که در مولتان سازندش :
یکی جعدمویی هیونی سبکرو
تو گویی یکی محملی مولتانی.منوچهری.

معنی کلمه مولتانی در فرهنگ فارسی

منسوب به مولتان آنکه یا آنچه به مولتان نسبت دارد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه مولتانی

از بزرگان صوفیه قرن ششم و هفتم: احمد غزالی، عین القضات همدانی، شیخ احمد جام، سنایی غزنوی، عبدالقادر گیلانی، شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق)، روزبهان بقلی، شیخ نجم الدین کبری، شیخ عطار، شهاب الدین عمر سهروردی، اوحدالدین کرمانی، ابن عربی، صدرالدین قونوی، مولوی، سعدی، نجم الدین رازی، عزیزالدین نسفی، باباافضل، عبدالسلام کامویی و بهاءالدین مولتانی در هندوستان و ابوالحسن مغربی الشاذلی در شمال آفریقا را می‌توان نام برد.
از بزرگان صوفیه قرن ششم و هفتم: احمد غزالی، عین القضات همدانی، احمد جامی، سنایی غزنوی، عبدالقادر گیلانی، شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق)، روزبهان بقلی، شیخ نجم الدین کبری، شیخ عطار، شهاب الدین عمر سهروردی، اوحدالدین کرمانی، ابن عربی، صدرالدین قونوی، مولوی، سعدی، نجم الدین رازی، عزیزالدین نسفی، باباافضل، عبدالسلام کامویی و بهاءالدین مولتانی در هندوستان و ابوالحسن مغربی الشاذلی در شمال آفریقا را می‌توان نام برد.