موص

معنی کلمه موص در لغت نامه دهخدا

موص. [ م َ ] ( ع اِ ) کاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کاه و تبن. ( ناظم الاطباء ).
موص. [ م َ ]( ع مص ) نرم نرم شستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || شستن چیزی به نرمی و آسانی. ( ناظم الاطباء ). || به دست مالیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مالیدن چیزی به دست. ( ناظم الاطباء ). || درست کردن دانه حنظل به شستن و سه روز شستن آن را.( ناظم الاطباء ). به شستن درست کردن حنظل و گویند که عرب آن را سه بار می شوید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه موص در فرهنگ فارسی

نرم نرم شستن ٠

معنی کلمه موص در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّوصٍ: وصیت کننده
ریشه کلمه:
وصی (۳۲ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه موص

در باب جمال زلفت اصلیست بزرگ وان اندک موص عارضی هم بد نیست
موص تی. در اصل این آهنگ را برای خودش نوشته بود اما ترجیح داد با صدای خش‌دار تام جونز اجرا شود. تام جونز بابت «بمب سکس» هیجان زده بود اما شرکت ضبط طرف قرارداد او چنین نظری نداشت. استدلال آن‌ها این بود که برای آلبوم جدید متریال کافی وجود دارد با این‌حال جونز حرفش را به کُرسی نشاند. او به‌همراه با موص تی. ترانه را در لندن ضبط کردند و هنگام ضبط تغییراتی در متن آن داده شد، برای مثال جملهٔ «من یک بمب سکس هستم» به «تو بمب سکس من هستی» تغییر داده‌شد. «بمب سکس» در بیش از ۱۸ کشور جهان جزو ۳۰ ترانهٔ پُرفروش روز بود و باعث شد شنوندگان جوان‌تر به جمع هواداران جونز ۵۹ ساله اضافه شوند.