مورمیان

معنی کلمه مورمیان در لغت نامه دهخدا

مورمیان. ( ص مرکب ) باریک میان. ( ناظم الاطباء ). کمرباریک. لاغرمیان.

معنی کلمه مورمیان در فرهنگ فارسی

باریک میان .

جملاتی از کاربرد کلمه مورمیان

به تهی چشمی خود ساخته ام چون غربال چشم بر خرمن آن مورمیان نیست مرا
اگر از موی شکافان جهانی صائب کمر نازک آن مورمیان را دریاب
نه چنان دل به تو ای مورمیان پیوسته است که جدا از تو به شمشیر توانم کردن