مهما

معنی کلمه مهما در لغت نامه دهخدا

مهما. [ م َ ] ( ع ادات شرط ) هرچه. هرچ. چون. ( منتهی الارب ). گویند اسم است بدلیل عود ضمیر به آن در«مهما تأتنابه » و گویند حرف است بدلیل قول زهیر:
و مهما یکن عند امرء من خلیقة
و ان خالها تخفی علی الناس تعلم.( از منتهی الارب ).مهما را سه معنی است یکی آنکه متضمن معنی شرط و نیز فهماننده معنی زمان باشد چون : مهما تفعل افعل. دوم آنکه معنی زمان و شرط هر دو را دهد و ظرف فعل شرط باشد چون :
وانک مهماتعط بطنک سؤله
و فرجک نالا منتهی الذم اجمعا.
سوم آنکه معنی استفهام دهد چون :
مهمالی اللیلة مهمالیه
اودی بنعلی و سربالیه.

معنی کلمه مهما در فرهنگ فارسی

اسم شرط به معنی هرچه و هروقت ، مهماامکن: تاوقتی که ممکن باشد، تابتوان، باندازه توانایی
هر چه هرچ چون

معنی کلمه مهما در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
مهما (۱ بار)
. «مُهْما» اسم شرط است و جزم می‏دهد و به قولی حرف است یعنی هر وقت که آیه‏ای بیاوری که ما را با آن سحر کنی، بتو ایمان نخواهیم آورد. طبرسی آن را «اَیُّ شَیْ‏ءٍ» معنی کرده و از خلیل نقل می‏کند که اصلش «ما» است در موقع افزودن «ما» دیگری الف اول را به‏ها عوض کرده‏اند، و یکبار بیشتر در قرآن مجید یافته نیست.

جملاتی از کاربرد کلمه مهما

سجاد مردانی در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ در مرحله یک چهارم نهایی مردان در مقابل جو چولو از کره جنوبی با نتیجه ۶–۵ شکست خورد و از راه یافتن به نیمه نهایی بازماند. او همچنین در المپیک ریو ۲۰۱۶ بعنوان نماینده ایران در وزن +۸۰ کیلوگرم شرکت داشت که با قبول شکست در دور یک چهارم پایانی مقابل حریف انگلیسی خود، مهما چو، از دور رقابت‌ها کنار رفت.
آصفا رانده اورنگ تو تاج الشعراست که نجوئیش دل سوخته مهما امکن
خود را به سر کوی مه ما افکن می بین رخ جانفزاش مهما امکن