مهزاد

معنی کلمه مهزاد در لغت نامه دهخدا

مهزاد. [ م ِ ] ( ن مف مرکب ) مهزاده. شاهزاده. زاده مه. مهترزاده. بزرگ زاده :
گل را نتوان بباد دادن
مهزاد به دیوزاد دادن.نظامی.و رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه مهزاد در فرهنگ فارسی

مهزاده شاهزاده زاده مه

معنی کلمه مهزاد در فرهنگ اسم ها

اسم: مهزاد (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: meh zād) (فارسی: مِهزاد) (انگلیسی: meh zad)
معنی: بزرگ زاده، شاهزاده، زاده ماه، زیبا، ( = مِهزاده )

معنی کلمه مهزاد در ویکی واژه

نجيب زاده/زاده ماه/زیبا

جملاتی از کاربرد کلمه مهزاد

بازیکنان فجرسپاسی: سیدمهدی رحمتی، علیرضا پورمند، محمد خرمگاه، بهرام شفیعی، مهدی رجب زاده، محمود خرمزی، سیدداود سید عباسی، وحید رضایی، مهزاد معدنچی، بهرام اسماعیلی، امیر وزیری، حسن استواری، شهرام صفری، کوروش حیدری، حمید طالبی، بابک ذوالرحمی