مهروز

معنی کلمه مهروز در لغت نامه دهخدا

مهروز. [م َ ] ( اِخ ) اسم موضع سوق مدینه. ( یادداشت مؤلف ).
مهروز.[ م َ ] ( اِ مرکب ) مخفف ماهروز. روز و ماه. تاریخ.

معنی کلمه مهروز در فرهنگ فارسی

اسم موضع سوق مدینه
( اسم ) روزماه روزمه .

معنی کلمه مهروز در فرهنگ اسم ها

اسم: مهروز (دختر) (فارسی) (کهکشانی) (تلفظ: mah ruz) (فارسی: مَهروز) (انگلیسی: mah ruz)
معنی: ماه روز، ماهی که در روز نمایان است، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، روز )، ( مَه = ماه + روز )، آن که روزش چون ماه درخشان است، خوشبخت

جملاتی از کاربرد کلمه مهروز

یا فلک را از نسیم مشگبوی صبحدم گل شکفت از غنچه مهروز کوکب یاسمین
فریدون سر بیوراسب (ضحاک) را با گرز سرخمیده‌ای بکوفت، پس او را به کوه دماوند برد و دست و بازویش را محکم ببست و به چاه افکند و فرمان داد که روز مهرماه مهروز را عید بگیرند؛ و این همان جشن مهرگان است
برقعی کار خود را از سال ۱۳۷۹ در صدا و سیمای مرکز قم آغاز کرد و سپس در برنامهٔ صبح‌بخیر ایران عروسکی به‌نام مهروز را بازی می‌داد. از دیگر کارهای او می‌توان به کلاه قرمزی، زنبق (برنامه رنگین‌کمان)، دست‌دسی‌ها، شهر موش‌ها ۲ (ذره‌بین بچه دکتر عینکی) و سوغات جنگل اشاره کرد.