مهروبان

معنی کلمه مهروبان در لغت نامه دهخدا

مهروبان. [ م َ ] ( اِخ ) ماهی روبان. شهری است بر کنار دریا چنانکه موج دریا بر کنار شهر می زند و هوای آن گرم و عفن و ناخوشی بتر از آن ریشهر است ، اما مشرعه دریا است ،هرکه از پارس به راه خوزستان به دریا رود و آن که از بصره و خوزستان به دریا رود همگان را راه آنجا باشد و کشتیهایی که از دریا برآید بر این اعمال رود به مهروبان بیرون آید. و دخل آن بیشتر از کشتیها باشد وجز خرما هیچ میوه نباشد و گوسفندان آنجا بیشتر بز باشد و بزغاله پرورند و همچنانکه به بصره و می گویند بزغاله تا هشتاد رطل و صد رطل برسد بیشتر نیز، و برز و کتان بسیار باشد چنانکه به همه جای ببرند و جامع ومنبر است و آن جایگاه مردم زبون باشند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 150 ). در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی آمده است : به فاصله کمی از رودخانه شیرین یعنی رودخانه زهره که به تازگی به رودخانه طاب موسوم است بندر مهروبان در مرز غربی فارس واقع است.این لنگرگاه اولین بندری بوده که کشتیها وقتی از بصره و مصب دجله به عزم هند بیرون می آمدند به آن میرسیدند و این بندر در قرن چهارم هجری شهری معمور بود و مسجدی خوب و بازارهایی آباد داشت. و بنا بر آنچه در سفرنامه ناصرخسرو آمده است یعقوب لیث این شهر را گرفته و شاید خود نیز به این شهر آمده و ناصرخسرو نام او را بر منبر مسجد آدینه این شهر نوشته دیده است : شهری بزرگ است بر لب دریا نهاده بر جانب شرقی و بازاری بزرگ دارد و جامعی نیکو، اما آب ایشان از باران بود و غیر از آب باران چاه و کاریزی نبود که آب شیرین دهد. ایشان را حوضها و آبگیرها باشد که هرگز تنگی آب نبود، و در آنجا سه کاروانسرای بزرگ ساخته اند هر یک از آن چون حصاری است محکم و عالی. و در مسجد آدینه آنجا بر منبر نام یعقوب لیث دیدم نوشته. پرسیدم ازیکی که حال چگونه بوده است گفت که یعقوب لیث تا این شهر گرفته بود ولیکن دیگر هیچ امیر خراسان را آن قوت نبوده است. و در این تاریخ که من آنجا رسیدم این شهر به دست پسران باکالیجار بود که ملک پارس بود. و خواربار یعنی مأکول این شهر از شهرها و ولایتها برند که آنجا بجز ماهی چیزی نباشد. و این شهر باجگاهی است و کشتی بندان و چون از آنجا به جانب جنوب برکنار دریا بروند ناحیت توّه و کازرون باشد. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 120 ). و نیز رجوع به آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس احمد اقتداری شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مهروبان

علی الظاهر شهری بوده‌است بسیار قدیمی و کهنه در ولایت ارجان در فارس قدیم. اولین کسی که توصیفی از خود شهر به دست می‌دهد مقدسی است او می‌نویسد «بازارها در کوچه‌ها قرار دارند و مسجد جامع در مرکز آبادی است. آب آشامیدنی از چاه‌های آغشته به نمک و آب‌انبارها تأمین می‌شود.» اصطخری فقط به‌طور کلی می‌گوید جنابه بزرگتر از مهروبان و بندرگاهی است برای بقیهٔ فارس.
تپه باستانی مرده در شمال این روستا است.آنچه که در این تپه مشاهده می‌شود حدود ۷ چاله بوده که ظاهراً قاچاقچیان فرهنگ و تمدن این مملکت آنجا را برای به یغما بردن آثار عتیقه حفر کرده بودندو به دور هر چاله تعدادی سفالینه‌های شکسته ریخته بود.به نظر می‌رسد که این تپه ۱۲۰۰ سال قدمت داشته باشد. طولش حدود ۱۰۰۰ متر و عرضش نیز حدود ۷۰۰ متر و ظاهراً در این مکان برج و بارویی و حصاری بوده که با خشت برپا گشسته‌است. سفالین هایی که در اینجا یافت می‌شود همانند سفالینهایی است که در خرابه‌های شهر مهروبان وجود دارد.
ماهرویان یا مهرویان یا ماهروبان یا مهروبان بندری قدیمی و تاریخی در کوره قباد فارس قدیم بوده‌است. موقعیت کنونی این شهر هندیجان، خوزستان می‌باشد.
هرچند مسافران مرو اندیشه ماندن در مهروبان نداشتند، ولی درگیری فرزندان فرمانروای پارس و ناامنی راه‌ها آن‌ها را ناگزیر به ماندن ساخت.
بندر مهروبان چه در زمان هخامنشیان و چه در زمان پارتها و اشکانیان همواره از پر رونق‌ترین بنادر جهان بوده‌است. اوج ترقی آن از زمان ساسانیان شروع شده بود ساسانیان به امر دریانوردی و کشتیرانی و بندرسازی در خلیج فارس توجه مخصوص داشته و شاهپور دوم نیروی دریایی عظیمی را در خلیج فارس بر قرار کرد رونق و اعتبار بنادر بزرگ و با شکوه و جلالی همچون مهروبان (ماهرویان) در کناره شمالی خلیج فارس و همچنین شاهراه مواصلاتی اصفهان به مهروبان، دلالت بر توجه بیش از حد ساسانیان به این خطه از جنوب کشور دارد.
هرچند مسافران مرو اندیشه ماندن در مهروبان نداشتند، ولی درگیری فرزندان فرمانروای پارس و ناامنی راه‌ها آنها را ناگزیر به ماندن ساخت.
کورهٔ اردشیر یا اردشیرخوره در زمان ساسانیان قسمت جنوبی فارس از فیروزآباد تا سیراف و دهستان نای‌بند در جنوب غرب و از آنجا تا بندر مهروبان (ماهی‌روبان) در جنوب شرق خلیج فارس را شامل می‌شده‌است. این کوره در ۱۹ قمری به وسیلهٔ مسلمانان به فرماندهی عثمان ابن ابی‌العاص فتح شده‌است. نواحی ساحلی آن را سیف نامیده‌اند که شامل: سیف عماره (در خاور جزیره قیس)، سیف زهیر (ساحل جنوبی ایراهستان و سیراف)، سیف مظفر (در شمال نجیرم) بوده‌است. شهرهای فیروزآباد (جور)، شیراز، توج (توز) و سیراف جزء کورهٔ اردشیر یا اردشیرخوره بودند. مرکز این کوره، شهر فیروزآباد بود.
بندر قدیمی و تاریخی مهرویان (مهروبان، ماهرویان، ماهروبان) در قریه امامزاده عبدالله فعلی و از توابع شهرستان هندیجان می‌باشد. بندر مهرویان چه در زمان هخامنشیان و چه در زمان پارتها و اشکانیان همواره از پر رونق‌ترین بنادر جهان بوده‌است. اوج ترقی آن از زمان ساسانیان شروع شده بود چنانچه در تاریخ می‌خوانیم: ساسانیان به امر دریانوردی و کشتیرانی و بندرسازی در خلیج فارس توجه مخصوص داشته و شاهپور دوم نیروی دریایی عظیمی را در خلیج فارس بر قرار کرد رونق واعتبار بنادر بزرگ و با شکوه و جلالی همچون مهروبان (ماهرویان) در کناره شمالی خلیج فارس و همچنین شاهراه مواصلاتی اصفهان به مهروبان، دلالت بر توجه بیش از حد ساسانیان به این خطه از جنوب کشور دارد.
دلیل اشتباه بودن: این است که ناصر خسرو (که در بالا قسمتی از سفرنامه‌اش آمده‌است) ذکر کرده که از عبادان تا مهروبان ۱۰ فرسنگ که برابر است با حدود۷۰ کیلومتر راه بوده و چون از راه آبی توسط کشتی طی شده، جایی خواهد بود حوالی بندر ماهشهر کنونی در حالی که مکانی که به اشتباه بعضی مواقع اعلام می‌شود حدود ۳۰ فرسنگ یا ۱۸۰ کیلومتر تا عبادان فاصله دارد.
سینیز یا شینیز بندری باستانی در بخش امام حسن کنونی واقع در شهرستان دیلم استان بوشهر بوده‌است که در ناحیه شمالی استان بوشهر میانه دو بندر مهروبان و جنابه (گناوه) قرار داشته و صنعت پارچه‌بافی آن شهرتی جهانی داشته، متون ادبی از بزرگان سینیز به‌خوبی یاد کرده‌اند.