مهره گر

معنی کلمه مهره گر در لغت نامه دهخدا

مهره گر. [ م ُ رَ / رِ گ َ ] ( ص مرکب ) آن که مهره سازد. ( از آنندراج ) :
چو باشد مهره گر را کار با پشم
به یاقوت و زمرد کی نهد چشم.امیرخسرو.

معنی کلمه مهره گر در فرهنگ فارسی

آنکه مهره سازد

جملاتی از کاربرد کلمه مهره گر

نرد دولت که برد زو؟ که فلک را گه لعب مهره گر دوست و گرده همه در ششدر اوست
چه غم از دشمن اگر دست دهد صحبت دوست مهره گر زانک بدستست غم از ارقم نیست