معنی کلمه مهره کرد در لغت نامه دهخدا مهره کرد. [ م ُ رَ / رِ ک َ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) کاغذ سفید. کاغذ از حریر سپید صمغ زده و صیقلی کرده. مهره. مهرق. ( یادداشت مؤلف ).
جملاتی از کاربرد کلمه مهره کرد بیچاره زهر خوردهٔ تریاک جوی را صعب است مهره کرد برون از دهان مار زاهد گرفت سبحه به کف صید عام را از مهره کرد دانه و از رشته ساخت دام