معنی کلمه مهره زن در لغت نامه دهخدا مهره زن. [ م ُ رَ / رِ زَ ] ( نف مرکب ) مهره زننده. آن که کاغذ و قماش را به مهره جلا دهد. ( آنندراج ). صقال. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). صاقل. || آخیزگر.دیوارزن. رهاص. آن که چینه کشد. ( یادداشت مؤلف ).
جملاتی از کاربرد کلمه مهره زن حُقّهی مَه بر گِل این مهره زن سنگ زُحَل بر قَدَح زُهره زن تفنگ مهره زن بر حلقۀ پیل مفسر گشته از طیراً ابابیل