مهرداد دوم

معنی کلمه مهرداد دوم در لغت نامه دهخدا

مهرداد دوم. [ م ِ دِ دُوْ وُ ]( اِخ ) اشک نهم. ملقب به کبیر. نهمین پادشاه اشکانی و از مشهورترین آنها که از 124 تا 76 ق.م. سلطنت کرد. وی سکاها را شکست داد و با چین روابط بازرگانی برقرار ساخت و در سال 92 ق.م. با دولت روم پیمان مودت بست و در حدود سال 90 ق.م. بین النهرین را متصرف شد.

معنی کلمه مهرداد دوم در فرهنگ فارسی

اشک نهم . ملقب به کبیر نهمین پادشاه اشکانی و از مشهورترین آنها که از ۱۲۴ تا ۷۶ قبل از میلاد سلطنت کرد

جملاتی از کاربرد کلمه مهرداد دوم

آغاز تاریخ روابط ایران و چین به نخستین تماس میان دو دولت به سال ۱۴۰ یا ۱۴۱ پیش از میلاد بازمی‌گردد. در این زمان دودمان هان بر چین و اشکانیان بر ایران فرمان می‌راندند. در این زمان از یک سو دولت هان در آسیای مرکزی پیش‌روی کرده و اشکانیان نیز بلخ را گشوده‌بودند؛ ولی برخورد رسمی میان دو دولت چندین سال پس از آن رخ‌داد. در ۱۱۵ پیش از میلاد وو دی امپراتور چین به دلیل گشایش در دادوستد و به ویژه در جستجوی رمه‌های اسب سفیری را به همراه پیشکش‌هایی به دربار مهرداد دوم اشکانی فرستاد.
او در نزدیک به ۹۵ با پشتیبانی بطلمیوس نهم پادشاه مصر باستان توانست بر بخشی از سرزمین‌های پدرش در سوریه چیره‌شود. او پایتخت خود را در دمشق قرار داد و از آنجا کوشید تا دامنهٔ چیرگیش را افزایش دهد. وی در جنوب الکساندر یانئوس پادشاه مکابی را شکست‌داد، ولی دشمنیش با یهود سبب شد تا پیروزیش دیری نپاید و پس نشیند. او زمانی که می‌کوشید تا برادرش فیلیپ یکم را کنار بزند از عربها و اشکانیان شکست خورد. سپس به بند اشکانیان افتاد و تا زمان مرگش در سال ۸۸ پیش از زایش مسیح در زندان مهرداد دوم بود.
پیش از رسیدن مهرداد به شاهی، در حدود سال ۱۳۳ پ. م در شرق، سکاها به مرزهای ایران و بلخ تاختند، دولت بلخ را نابود کردند و دولت‌های کوچک یونانی را تا نزدیک هندوستان از میان بردند. آنها به داخل ایران نیز هجوم آوردند و پارت و گرگان را لگدکوب اسبان خود کردند. گروهی از آنان به سیستان و باختر رفت و حکومتی سکایی پدیدآوردند و از این پس سرزمین زرنگ سکستان (سیستان) نامیده شد. حتی اردوان یکم شاه ایران که پدر مهرداد دوم بود، نیز در نبردی با آنان کشته شد.
از باگاسیس پسری با نام نامشخص به یادگار ماند که در زمان مهرداد دوم (حک. ۱۲۴–۹۱ پ. م) مناصب عالی را دارا بود.
هویت پدر مهرداد دوم نامشخص است. به گفته مورخ رومی قرن دوم، جاستین، مهرداد دوم پسر سلف خود، اردوان اول بود. با این حال، لوحی به خط میخی متعلق به ۱۱۹ قبل از میلاد، مهرداد دوم را نقل می کند. «از گوتیان که برادرم اردوان را کشتند، و من در مقابل آنها (لشکر) برپا کردم و با آنها جنگیدم، در میان آنها قتل بزرگی انجام دادم، جز دو نفر».
این زمان آغاز روابط رسمی میان دو کشور می‌باشد. در ۱۱۵ پیش از میلاد امپراتور وو سفیرانی را به همراه پیشکش‌هایی ارزنده به دربار مهرداد دوم فرستاد. قصد او آغاز پیوندهای بازرگانی میان دو کشور بود. در آن زمان کالای مورد نیاز چینیان اسب بود، ولی آنان دربرآورده کردن این نیاز ناکام ماندند. سرانجام سفیر چین در راه بازگشت و آنگاه که از به دست آوردن اسب از ایرانیان نومید گشت، حاکم بلخ را تهدید نمود، نتیجه البته درگیری میان ایرانیان و چینیان و کشته‌شدن سفیر بود.
در دوران جنگ‌های پونی و روم، تیگران در تدارک جنگ با مهرداد دوم برای بازپس‌گیری سرزمین‌هایی بود که از روی اجبار به وی سپرده بود اما در این اثنا فوت مهرداد دوم در ۸۷ پیش از میلاد و آغاز کشمکش برای جانشینی وی فرصت مناسب را برای وی فراهم آورد. تیگران در ۸۷ پیش از میلاد ابتدا به آدیابن لشکرکشی کرد و سپاهیان اشکانی را در دو نبرد نینوا و اربیل شکست داد. سپس وارد منطقهٔ آتورپاتکان شد و به غیر از بازپس‌گیری سرزمین‌هایی که در قبال تاج و تخت ارمنستان به مهرداد واگذار کرده بود، مناطق جدیدی را نیز تا «قلعهٔ آدراپانا» به تصرف درآورد.
در ۱۱۵ پیش از میلاد امپراتور وو سفیرانی را به همراه پیشکش‌هایی ارزنده به دربار مهرداد دوم فرستاد. قصد او آغاز پیوندهای بازرگانی میان دو کشور بود. در آن زمان کالای مورد نیاز چینیان اسب بود، ولی آنان دربرآورده کردن این نیاز ناکام ماندند. سرانجام سفیر چین در راه بازگشت و آنگاه که از به دست آوردن اسب از ایرانیان نومید گشت، حاکم بلخ را تهدید نمود، نتیجه البته درگیری میان ایرانیان و چینیان و کشته‌شدن سفیر بود.
مورخان درباره تاریخ زندگی آپولودور با یکدیگر اختلاف نظر دارند. و.و.تارن او را متولد حدود ۱۳۰ پ.م و درگذشته حدود ۸۷ پ.م میداند. پژوهشگران دیگر به ترتیب ثلث اول سده یکم پیش از میلاد و بین سال های ۶۶ و ۴۴ پ.م را پیشنهاد کرده اند. دوران زندگی او معاصر با سلطنت مهرداد دوم بود.
در این زمان گودرز که در زمان مهرداد دوم در بابل قیام کرده بود، برای مدت کوتاهی به شاهنشاهی رسید. ارد یکم گودرز را از حکومت انداخت و پس از دوره کوتاهی سیناتروک بر جای او به شاهنشاهی نشست.