معنی کلمه مهدی اباد در لغت نامه دهخدا
مهدی آباد. [م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 195 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. دارای 356 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان قزوین. دارای 830 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) ( جهان آباد سابق ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی بوده است از بخش شمیران در 12کیلومتری تجریش در سر راه تهران به دماوند که اکنون سکنه ای ندارد. در سالهای اخیر قنات آن به وسیله سفارت آمریکا خریداری شده و با لوله ای آب آن را به سفارتخانه آمریکا می برند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
مهدی آباد.[ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سربند شهرستان اراک. دارای 129 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از شهرستان ملایر. دارای 176 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. دارای 200 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. دارای 307 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز. دارای 300 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر. دارای 800 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
مهدی آباد. [م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش بوانات شهرستان آباده. دارای 112 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).
مهدی آباد. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از شهرستان رفسنجان. دارای 131 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).