مهبود. [ م َ ] ( اِخ ) نام وزیر انوشیروان که زروان او و پسران او را به زهر ریختن درطعام انوشیروان متهم کرد، انوشیروان بدانست و او رابا خانمانش برانداخت. ( یادداشت مؤلف ) : بترسید مهبود و گفت ای جوان به زخم تو سندان ندارد توان.فردوسی.ز مهبود بر در بزرگان به رشک همی ریختندی به رخ برسرشک.فردوسی.
معنی کلمه مهبود در فرهنگ فارسی
نام وزیر انوشیروان که زروان او و پسران او را بزهر ریختن در طعام انوشیروان متهم کرد انوشیروان بدانست و او را با خانمانش برانداخت ٠
معنی کلمه مهبود در فرهنگ اسم ها
اسم: مهبود (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: mah bud) (فارسی: مَهبود) (انگلیسی: mah bud) معنی: نام وزیر خردمند انوشیروان پادشاه ساسانی، وزیر و گنجور بیدار دل انوشیروان که دلی پر خرد و رایی درست داشت و پیوسته در جستجوی نیکنامی بود و انوشیروان در بزم ها بجز از دست وی غذا نمی خورد، مهبد، سرور ماه، کناییه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است، از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیرانوشیروان پادشاه ساسانی که به ریختن زهر در غذای او متهم و کشته شد
جملاتی از کاربرد کلمه مهبود
دو فرزند مهبود هر بامداد خرامان شدندی برشاه راد
همان بس که من شیر بینم ز دور نه مهبود بینی تو زنده نه پور
ز اسبان که کسری همیبنگرید یکی را بران داغ مهبود دید
ز مهبود و هر دو پسر یاد کرد برآورد بر لب یکی باد سرد
که مهبود بردست ماکشته شد چنان دوده را روز برگشته شد
بزرگان ز مهبود بردند رشک همیریختندی برخ بر سرشک
روانش ز مهبود بریان شدی شب تیره تا روز گریان بدی
ازان تازی اسبان دلش برفروخت به مهبود بر جای مهرش بسوخت
فروریخت آب از دو دیده بدرد بسی داغ دل یاد مهبود کرد
برین داستان برسخن ساختم به مهبود دستور پرداختم
زبرگان که در شاهنامه به نام زروان شناخته میشود، یکی از بزرگان ایران و از نزدیکان خسرو انوشیروان ساسانی بود. او مسئول به زیر افکندن و اعدام مهبود بود. زبرگان در سال ۵۴۰ پس از سقوط انطاکیه از خسرو خواست که به شهروندان رحم نکند. وی در سال ۵۴۱ نامهای از ملکه تئودورا (ح. ۵۲۷–۵۴۳) دریافت کرد تا شاه را ترغیب به صلح کند. این نامه، به نوبه خود، پاسخی به سفارت تازه تأسیس شده زبرگان در قسطنطنیه بود. او همچنین در سال ۵۴۴ در حین محاصره ادسا با مأمورین فرستاده شده از شهر ملاقات و برای پایان دادن به محاصره درخواست مقدار زیادی پول کرد.
بانوی مَهبود در شاهنامه عنوان همسر مهبود وزیر انوشیروان است، این بانو به صورت کدبانو معرفی شدهاست، غذای شاه را در سه کاسهٔ زرین میآراست و دو پسرش طبق غذا را به نزد پادشاه میبردند.