منوچهری دامغانی

معنی کلمه منوچهری دامغانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
منوچهری دامغانی، ابوالنجم احمد
شاعر، متخلص به منوچهری. در دامغان گذشت و بخشی از جوانی او در کناره های دریای خزر و دامنه های البرز به سرآمد. تخلص وی به سبب انتسابش به فلک المعالی منوچهر بن شمس المعالی قابوس بن وشمگیر (423-403 ق) است که در گرگان و طبرستان سلطنت می کرد و منوچهری ظاهرا ًدر آغاز کار در دربار او بسر می برده است. لیکن از مدایح منوچهری در حق این پادشاه قصیده ای در دیوان او نیست. پس از فوت منوچهر بن قابوس، او به ری رفت و مدتی در ملازمت طاهر دبیر، حاکم ری بسر برد. در 426 ق سلطان مسعود غزنوی که از نیشابور به سمت گرگان و مازندران لشکر کشیده بود، در مازندران منوچهری را از ری فراخوند و به این ترتیب منوچهری وارد دربار غزنویان شد.
منوچهری بر اثر جوانی و جودت ذهن و شیرینی زبان در خدمت مسعود دستگاهی داشت و به این دلیل محسود دیگران بود. قصاید و مسمطاتی که از منوچهری در دست است بیشتر در مدح سلطان مسعود و چند تن از رجال درگاه او است، از جمله: علی بن عبیداللَّه صادق سپهسالار و خواجه احمد بن عبدالصمد، وزیر سلطان مسعود و خواجه طاهر دبیر کدخدای ری و ابوسهل زوزنی از رجال مسعود و ابوالحسن بن حسن و فضل بن محمد و خواجه محمد و غیره. از شعرای معاصر او فرخی، زینبی علوی، عسجدی و عنصری است که او ظاهراً شاگرد عنصری بوده و قصیده ای نیز در مدح استادش سروده است.
منوچهری با وجود جوانی، اطلاعات وسیعی در شعر و ادب فارسی و عربی داشت چنان که در اشعارش از مضمونها و اسلوب شاعران عربی بسیار استفاده کرده و اغلب لغت های نادر و غریب عربی را در اشعار خود ذکر کرده و بعضی از قصاید معروف شاعران عرب را نیز استقبال نموده است. منوچهری صاحب «قصیده ی لامیه» مشهوری است. وی علاوه بر زبان و ادب عرب، او در علم طب و نجوم دست داشته و اصطلاحات نجومی در اشعارش دیده می شود. ظاهرا مسمط از ابداعات منوچهری است، زیرا پیش از او در اشعار فارسی اثری از آن نیست. بعضی از تذکره ها او را با احمد بن منوچهر مشهور به شصت کله یکی می دانند و بعضی منوچهری را شاگرد ابوالفرج سگزی می دانند که جای تردید است.
در مورد نام پدر وی نیز در بین تذکره نویسان اختلاف نظر وجود دارد و او را فرزند قوص، قوس، عوض و یعقوب ذکر کرده اند. از آثار وی: دیوان شعر که با همه اشتهار و تداول اشعارش نسخه های قدیم آن در دست نیست و غالب نسخ موجود از عهد قاجاریه و قدیم ترین آنها از دوره ی صفویه است.

جملاتی از کاربرد کلمه منوچهری دامغانی

اشعار مسعود سعد سلمان متأثر از سروده‌های عنصری بلخی (از قصیده‌هایش) و منوچهری دامغانی و ناصرخسرو و فرخی سیستانی است.
دیوان منوچهری مشتمل بر همه اشعار باقی‌مانده از منوچهری دامغانی به زبان فارسی است. مهم‌ترین بخش این دیوان، قصاید آن است و شعرهای دیگری هم از قطعات، مسمطات، رباعیات، دوبیتی و ابیات دیگر در آن وجود دارد. منوچهری در مجموع ۱۱۰ شعر با ۲٬۸۱۷ بیت سروده‌است.
خمریه (و جمع آن به شکل خمریات) یا باده‌سرایی نوعی از اشعار در ادبیات عرب است که به توصیف شراب بیان می‌شود. از شاعران بزرگ خمریه‌سرا در ادبیات عرب می‌توان به اعشی اکبر (متعلق به دوره جاهلی) اخطل (متعلق به دوره راشدی و اموری) و ابونواس (متعلق به دوره عباسی) نام برد. از ابونواس به عنوان بزرگترین شاعر خمریه‌سرای عرب نام برده می‌شود از دوازده هزار بیت شعر وی ۲۷۵ بیت خمریه محسوب می‌شوند. که تأثیر زیادی روی شاعران بعد از خود و حتی شاعران فارسی‌زبان همچون منوچهری دامغانی داشته‌است
اَبوالنَّجم احمد بن قوس بن احمد منوچهری دامغانی (درگذشته به سال ۴۳۲ هجری) معروف به منوچهری دامغانی، از شعرای طراز اول قرن پنجم هجری و اهل دامغان بود. در کتب تذکره او را شصت گله و شصت کُله لقب داده‌اند. گویا علت اشتهار منوچهری با این لقب در نزد تذکره‌نویسان، اشتباه این شاعر با «الدین احمد بن منوچهر شصت کُله» که از شعرای قرن ششم است، بوده است.