منوچهر اقبال

معنی کلمه منوچهر اقبال در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «منوچهر اقبال» فرزند «میرزا ابوتراب» ملقب به «مقبل السلطنه» از رجال و ملاکین خراسان بود، که از رجال سیاسی نامدار در عصر پهلوی گشت. او در یک دوره از مجلس وکالت کاشمر را به عهده گرفت، سپس عهده دار پست های وزارت بهداری، وزارت فرهنگ، وزارت کشور و وزارت دربار گشت. و پس از این مقام ها به نخست وزیری رسید اما پس از سه سال و نیم دولت وی سقوط کرد و سرانجام در چهارم آذر ماه ۱۳۵۶ش. در سن ۶۸ سالگی درگذشت.
منوچهر اقبال در ۲۴ مهر ۱۲۸۸ش. در «مشهد» به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی اش را در همان جا به پایان برد. پدرش که عضو مجلس مؤسسان اول بود، او را به تهران آورد. وی در مدرسه «ثروت» و «دارالفنون» موفق به اخذ دیپلم شد و در سال ۱۳۰۵ش. برای تکمیل تحصیلات خود در «مونپلیه فرانسه» مشغول تحصیل شد و سپس به پاریس رفت و در دانشکده پزشکی با درجه ممتاز تحصیلات خود را به پایان برد. در سال ۱۳۱۲ش. پس از ازدواج با یک زن فرانسوی به ایران بازگشت. در ایران نشان درجه ۲ علمی را از وزارت فرهنگ دریافت کرد. او در همان سال وارد خدمت وظیفه شد و در بیمارستان لشگر مسؤول بخش امراض داخلی شد. در همین زمان اولین برخورد شاه با او اتفاق افتاد. شاه که دچار زنبور گزیدگی شده بود، توسط دکتر اقبال معالجه شد و دکتر اقبال را مورد لطف شاهانه خود قرار داد و دستور داد که شغل آبرومندی به او بدهند. او بعد از اتمام خدمت به عنوان رئیس بهداری مشهد مشغول به کار شد.
مسیر پیشرفت
دکتر اقبال خیلی زود و زیرکانه راه ترقی را طی کرد. «احمد قوام» در مرحله اول حرکت سریع او، نقش مهمی داشت. قوام در هنگام استانداریش در مشهد اقبال را جزء نزدیکان خود قرار داد. همزمان نیز به پاس نزدیکی روز افزون به خواهر شاه به معاونت وزارت فرهنگ رسید.
← وزارت بهداری
دکتر اقبال برنامه کابینه خود را در ۲۵ فروردین ۱۳۳۶ش. در مجلس شورای ملی اینگونه اعلام کرد: ۱. ادامه سیاست خارجی کابینه علا؛ ۲. تحکیم پیمان بغداد؛ ۳. ادامه مبارزه با کشت خشخاش؛ ۴. تقسیم املاک سلطنتی. کابینه اقبال طولانی ترین دولت بعد از شهریور ۱۳۲۰ش. بود و طی سه سال و نیم متمایل به سیاست انگلیسی ها پیش رفت. او حکومت نظامی را لغو کرد؛ اما به جای آن «سازمان پلیس سیاسی» را تشکیل داد. او تشکیل این سازمان را از افتخارات خود دانست و در مورد آن گفت: امنیت چنان برقرار است که نیازی به حکومت نظامی نیست. اقدام دیگر او انعقاد قراردادی با شرکت نفت ایتالیایی به نسبت ۲۵ به ۷۵ به سود ایران بود که تبلیغات زیادی را برای رژیم فراهم آورد.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
...

جملاتی از کاربرد کلمه منوچهر اقبال

در ۱۴ فروردین ۱۳۳۶ (روزی که منوچهر اقبال مامور تشکیل کابینه شد)، درگیری شدیدی بین نیروهای دولتی و همکاران محلی با گروه دادشاه در مرز پاکستان رخ داد. در این درگیری با اینکه صدمات زیادی به گروه دادشاه وارد شد، اما آن‌ها موفق شدند به خاک پاکستان وارد شوند. دادشاه و برادرش احمدشاه به پاکستان رفتند اما از آن‌جایی که دادشاه تصور می‌کرد توسط پلیس پاکستان دستگیر خواهد شد این‌بار بدون برادرش دوباره به بلوچستان رفت و عملیات‌های چریکی خود را ادامه داد.
بهبهانی در دوره بعد نیز بار دیگر به نمایندگی از تهران به مجلس رفت و این بار عضو جبهه منفردین در مجلس بود که در دوم مرداد ۱۳۳۹ با کمک علی امینی، ارسلان خلعتبری و محمد درخشش باعث ابطال انتخابات تابستانی دوره بیستم و در نتیجه سرنگونی دولت منوچهر اقبال شد. در دوره بعد مجلس (بیستم) بهبهانی به همراه ارسلان خلعتبری، دولت جعفر شریف‌امامی را در چهاردهم اردیبهشت ۱۳۴۰ به سبب عدم رسیدگی به کار فرهنگیان استیضاح کرد.
ضمناً در بلوار تهرانسر نبش خیابان هفدهم یک خانهٔ ویلایی بزرگ خالی از سکنه وجود دارد که قدیمی‌های تهرانسر می‌گویند این خانه متعلق به دکتر منوچهر اقبال بوده‌است و خدا رو شکر فعلاً موجود است و تخریب نشده‌است.
او پس از بازگشت به ایران ریاست بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان راه آهن ۱۳۳۴ را بر عهده گرفت. او به دعوت دکتر منوچهر اقبال ریاست درمانگاه گوش و حلق و بینی بیمارستان امیر اعلم را به عهده گرفت. همچنان همکاری با دکتر حسین هاشمیان در بخش جراحی‌های سروگردن بیمارستان تاج پهلوی داشت. در سال‌های آخردوران تدریس و طبابت در دانشگاه تهران وی به درخواست دکتر شیخ الاسلامی به در تأسیس دانشگاه ملی ایران نقش داشت و ۶ سال ریاست دانشکده پزشکی دانشگاه ملی را بر عهده داشت.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ طالقانی در دولت زاهدی مسئول صندوق مشترک ایران و آمریکا برای عملیات عمرانی بود و در کابینهٔ حسین علاء وزارت کشاورزی انتخاب شد اما پیش از پایان دوره نخست‌وزیر حسین علاء از سمت خود استعفا داده، به سمت وزیر مشاور منصوب شد. در دولت منوچهر اقبال نیز وزیر مشاور و مدیر عامل سد کرج بود.
جمعیت یاران یا جبهه یاران متحد جمعیتی از افراد وابسته به منوچهر اقبال بود که در دهه ۴۰ خورشیدی فعالیت سیاسی کرد. کاسمی نخستین دبیر جبهه یاران متحد بود.
حزب مِلّیون حزبی محافظه‌کار و حزب اکثریت دولتی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۹ در دوران پهلوی در ایران بود. این حزب در سال ۱۳۳۵ توسط منوچهر اقبال و طبق دستور برنامه‌ریزی‌شدهٔ شاه برای شروع یک سیستم دوحزبی، تأسیس شد. حزب لیبرال حزب مردم در جناح مخالف این حزب قرار داشت.
پس از این ایستادگی‌ها مجلس شورای ملی قانونی را تصویب کرد که طبق آن برای انتخاب رئیس دانشگاه تهران بجای اینکه شورای دانشگاه رئیس را انتخاب کند سه نفر را پیشنهاد می‌کند و وزارت فرهنگ یکی را برمی‌گزیند. در جلسه شورای دانشگاه سه نفر معرفی شدند و منوچهر اقبال بجای سیاسی به ریاست دانشگاه تهران برگزیده شد.
او در ابتدای کار سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، به عنوان معاون مدیرعامل مشغول به کار شد و در تعدادی از روستاهای کشور درمانگاه‌هایی تأسیس کرد. در دوره شانزدهم به عنوان نماینده مردم ساری در مجلس شورای ملی انتخاب شد و به عضویت کمسیون مخصوص نفت درآمد. همین کمسیون بود که در سال ۱۳۲۹ پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را به مجلس تقدیم کرد. هنگامی که منوچهر اقبال حزب ملیون را تشکیل داد، کاسمی معاون دبیرکل حزب شد.
و همچنین در سال ۱۳۵۲ خورشیدی در خیابان باشگاه نفت (شهید محمود خسرو پرویز فعلی) یک ورزشگاه با نام " استادیوم ورزشی دکتر اقبال" احداث و در روز جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۳۵۲ خورشیدی توسط مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران یعنی خود دکتر منوچهر اقبال افتتاح می‌شود و هم‌اکنون نام آن " باشگاه ورزشی کارکنان صنعت نفت (تهرانسر) است.