معنی کلمه منقلبات در لغت نامه دهخدا منقلبات. [ م ُ ق َ ل ِ ] ( اِخ ) شهرهایی را گویند که در زمان لوط پیغمبر ویران شده اند. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه منقلبات فارغ شده ز منقلبات مدار دور گه زیردست بودن و گاهی زبر فراز من نشناسم مرا چه غم که منجم منقلبات بهار و دی بشناسد