منضمات

معنی کلمه منضمات در لغت نامه دهخدا

منضمات. [ م ُ ض َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) ضمیمه ها و چیزهای افزوده شده. ( ناظم الاطباء ). ج ِ منضمة، تأنیث منضم.

معنی کلمه منضمات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع منضمه ( منضم )

جملاتی از کاربرد کلمه منضمات

بندر سینیر به همراه غربی‌ترین بندر استان بوشهر یعنی بندر «مهروبان» (بندر دیلم کنونی) و تا شرقی‌ترین بندر یعنی بندرهای سیراف و نای‌بند، همه بندرهای باستانی قدیمی و استراتیژیک استان بوشهرند. بنادر مهروبان وسینیز از منضمات ریشهر باستانی یا ریو اردشیر کهن بوده‌اند.