منزلی

معنی کلمه منزلی در لغت نامه دهخدا

منزلی. [ م َ زِ ] ( ص نسبی ) منسوب به منزل. مربوط به خانه و سرای و بیت : پس صناعت تدبیر منزل که آن را حکمت منزلی خوانند، نظر باشد در حال این جماعت بر وجهی که مقتضی مصلحت عموم بود. ( اخلاق ناصری ). حکمت عملی منشعب به سه شعبه است اول خلقی دوم منزلی سوم حکمت مدنی. ( اخلاق ناصری ). چنانکه در حکمت منزلی گفتیم که غرض از منزل نه مسکن بل اجتماع اهل مسکن است بر وجهی خاص اینجا نیزغرض از مدینه... ( اخلاق ناصری ). رجوع به منزل شود.

معنی کلمه منزلی در فرهنگ فارسی

منسوب به منزل . مربوط به خانه و سرای و بیت : پس صناعت تدبیر منزل که آن را حکمت منزلی خوانند نظر باشد در حال این جماعت بر وجهی که مقتضی مصلحت عموم بود .

جملاتی از کاربرد کلمه منزلی

خانه سید روح‌الله خمینی در نجف منزلی تاریخی است که در جنوب شهر قدیم نجف، در بخش غربی شارع الرسول و در نزدیکی کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و مقبره علامه امینی واقع شده است. ساختمان قدیمی آن در سالهای اخیر به طور کلی تخریب گردیده بود که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سال ۱۳۸۷ خریداری شد و در همان سال بازسازی آن با توجه به اسناد و تصاویر موجود آغاز شد و در سال ۹۱ تکمیل گردید.
نویسنده ای دیگر به نام «لسترنج» نیز می‌گوید: «ولایت رونیز جزئی از ولاین خسو بود. مقدسی، رونیز را در یک منزلی جنوب غرب دارابگرد وبرسر راه ابی احمد «درلارستان» دانسته‌است. به گفتهٔ مقدسی ولایت خسو ازطرف مشرق وسعت وامتداد زیادی داشت.
خورشید منظری ‌که بر آن سایه افکنند فردوس منزلی که در آنجا گذر کنند
در منزلی که جانان آنجا گذشته باشد با ذره‌های خاکش داریم ماجرایی
خسروقلعه نام بازمانده‌های ارگی است در جنوب ترکمنستان در نزدیکی مرز ایران که به گفته پژوهشگران از سکونتگاه‌های شاهنشاهان ساسانی در منطقه بوده‌است. خسروقلعه در غرب روستای کاوشوت در یک منزلی خط آهن و در ۲۵ کیلومتری غرب شهر قهقهه واقع شده‌است.
دو ستاره است بر دست چپ آبریز ( صورت فلکی دلو ) و میانشان سومین است گویند این آن است که سعد او را فرو برد. (التفهیم ص 112). منزل بیست و سوم از منازل قمر و از آخر سعد ذابح است تا بیست و پنج درجه و چهل و دو دقیقه و پنجاه و یک ثانیه و نزد اهل احکام منزلی است ممتزج از سعادت و نحوست . یکی از منازل قمر است و آن از جمله سعود ده گانه است . (یادداشت مؤلف ).
در تاریخ بیهقی آمده است آن روز که درخت به یک منزلی جعفریه رسید آن شب غلامان، متوکل را بکشتند و آن، اصل سرو ندید و از آن برخوردار نیافت؛ و آن بر یک منزلی جعفریه بماند و در آن سال والی نیشابور که (بریدن) آن فرمود و هر که در آن سعی کرده بود. جمله پیش از جولان حول هلاک شدند. درودگر و آهنگر شاگردان و اصحاب نظاره و ناقلان آن چوب، هیچ‌کس نماندند و این از اتفاقات عجیبه است. (تاریخ بیهقی صفحه ۲۸۱ به بعد)[۲]
مرکب از توفیق حق میتاختم جز تحیر منزلی نشناختم
ابوالقاسم بن احمد جیهانی در کتاب اشکال‌العالم می‌نویسد: از شهرهای طبرستان: آمل، ناتل، سالوس (چالوس)، کلارودان، عین‌الهم، مامطیر، ساری، تمیشه، استرآباد، جرجان، آبسکون و دهستان است. راه آمل به دیلم، آمل تا ناتل از آنجا تا سالوس و از آنجا تا کلار و از آنجا تا دیلم است. رابینو می‌نویسد: وسعت دیلم تا بیش از یک منزلی مغرب ناحیه کلار طبرستان نبوده‌است. حمزه اصفهانی مورخ قرن سوم در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا می‌نویسد: طبرستان دارای کوره‌های بسیار بود که یکی از آنها سرزمین دیلم است و ایرانیان دیلمیان را اکراد طبرستان می‌نامیدند چنان‌که عربان مردم عراق را اکراد سورستان می‌خواندند.
به هر منزلی در خورید و دهید بران زیردستان سپاسی نهید
فرصتی نه که چست برتازم در چنان منزلی وطن سازم
یک ماه بعد از صدور حکم دادگاه، پیمان رئوفی رئیس بنیاد کودک در آمریکا در مصاحبه‌ای پذیرفت که مبالغی از ثروت شخصی حسین لاهیجی از طریق بنیاد کودک به ایران منتقل شده و این مبالغ صرف خرید منزلی به نام حسین لاهیجی شده است، هرچند این منزل 12 سال بدون پرداخت اجاره در اختیار بنیاد کودک قرار داشته و پس از آن منزل فروخته شده و همه‌ی عوایدش به بنیاد کودک رسیده است. اما اینکه چرا از ابتدا مبلغی که تحت عنوان خیریه و معاف از مالیات از آمریکا خارج شده صرف خرید خانه‌ای به نام صاحب سرمایه شده بی پاسخ مانده است.
رابعه گفت: یا بنی آدم! از دیده به حق منزلی نیست و از زبان‌ها بدو راه نیست؛ و سمع، شاهراه زحمت گویندگان است و دست و پای، سکان حیرتند و کار با دل افتاده‌است. بکوشید تا دلی بیدار به دست آرید که چون دل بیدار شد او را به یار حاجت نیست؛ یعنی دل بیدار آن است که در حق گم شده‌است و هرکه گم شد با یار چه کند؟ الفناء فی الله اینجا بود.
راستی خوش موضعی خوش منزلی جای نزهت هر کرا باشد دلی
آن روز که بیگ منزلی جعفریه رسید آن شب غلامان متوکل را بکشتند و آن اصل سرو ندید و آن برخورداری نیافت؛ و این بود شب چهارشنبه لثلاث خلون من شوال سنه اثنتین و ثلاثین و مأتین. باغر ترکی با جماعتی از غلامان به اشارت منتصر قصد متوکل کردند و متوکل در مجلس لهو نشسته بود و آن (درخت) در یک منزلی جعفریه بماند تا عهدی نزدیک؛ و در آن سال والی نیشابور که آن فرمود ابوالطیب طاهر و هر که در آن سعی کرده بود جمله پیش از حولان حول هلاک شدند. درودگر و آهنگر و شاگردان و اصحاب نظاره و ناقلان آن چوب هیچ‌کس نماندند و این از اتفاقات عجیبه است …
از ره تقوا نگشتی محرم سر منزلی بعد از این بر گمرهی زن‌ کاش راهی سر شود
ابوالقاسم بن احمد جیهانی در کتاب اشکال‌العالم می‌نویسد: از شهرهای طبرستان: آمل، ناتل، سالوس (چالوس)، کلارودان، عین‌الهم، مامطیر، ساری، اسرم، تمیشه، استرآباد، جرجان، آبسکون و دهستان است. راه آمل به دیلم، آمل تا ناتل از آنجا تا سالوس و از آنجا تا کلار و از آنجا تا دیلم است. رابینو می‌نویسد: وسعت دیلم تا بیش از یک منزلی مغرب ناحیه کلار طبرستان نبوده است. حمزه اصفهانی مورخ قرن سوم در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا می‌نویسد: طبرستان دارای کوره‌های بسیار بود که یکی از آنها سرزمین دیلم است و ایرانیان دیلمیان را اکراد طبرستان می‌نامیدند چنان‌که عربان مردم عراق را اکراد سورستان می‌خواندند.
به منزلی که گذشتی ز آب دیده ام، ای جان هزار لاله خونین ز خاک راه برآید
راهی نرفته‌ای که بری پی به منزلی جز یک قدم به منزل جانانه راه نیست
تو اندر منزلی جان داده و دل که میبینی حقیقت خویش واصل