مندوبات

معنی کلمه مندوبات در لغت نامه دهخدا

مندوبات. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مندوبة، تأنیث مندوب.
- مندوبات عقلیه ؛ آنچه را عقل مستحسن شمارد، در مقابل مندوبات شرعیه. ( فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی ). رجوع به مندوب شود.

معنی کلمه مندوبات در فرهنگ فارسی

جمع مندوبه تانیث مندوب . مندوبات عقلیه آنچه را عقل مستحسن شمارد در مقابل مندوبات شرعیه .

جملاتی از کاربرد کلمه مندوبات

القاء ملکی، موجب تحریص عبد به ادای واجبات و مندوبات و آنچه که صلاح عبد در آن است می‌گردد. این قسم از واردات را الهام نیز می‌نامند.