مندستان

معنی کلمه مندستان در لغت نامه دهخدا

مندستان. [ ] ( اِخ ) یکی از بلوکهای دهگانه دشتی است به طول 60 و به عرض 30 هزار گز. از شمال محدود است به سنا و شنبه و از مغرب به دشتستان و از مشرق به بلوک بردستان و از جنوب به خلیج فارس. آب و هوای آن گرم و اراضی آن دارای رودهایی است که بواسطه عمق زیاد نمی توان از آنها استفاده کرد.مهمترین محصول آن هندوانه و مرکز آن کاکی است و 39 قریه دارد. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 480 و 481 ).

جملاتی از کاربرد کلمه مندستان

دشتی یا منطقه دشتی سرزمینی تاریخی فرهنگی، قدیمی و وسیع در میانه استان بوشهر که عملاً شهرستانهای دشتی و دیر و چه بسا فراتر از آن را در بر می‌گیرد. دشتی منطقه‌ای فرهنگی زبانی که مهم‌ترین هویت آن گویش دشتی و هسته سرزمینی آن ناحیه مندستان (امروزه بخش کاکی و بخش بردخون) می‌باشد. در مرتبه بعد اشتراکات فرهنگی را شامل می‌شود.
منطقه دشتی یا دشتی شامل: شهرستان‌های دشتی، دیر و قسمتی از جم در استان بوشهر بوده‌است؛ که از جمله مناطق با سابقه تاریخی، قومی و فرهنگی ایران زمین است. این منطقه یکی از بلوکات فارس بوده و دارای فرهنگ و گویشی ماندگار است که امروزه این منطقه فرهنگی شهرستان دشتی، و قسمت زیادی از شهرستان دیر را در بر می‌گیرد و تا حدودی در شهرستانهای تنگستان و کنگان و جم نیز شواهد فرهنگی و گویشی دارد. بسیاری از اهالی دشتی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مثل کویت و قطر و شهرهایی چون بوشهر، گناوه و برازجان مهاجرت کرده‌اند و شواهد فرهنگی و گویشی آن در این‌جاها نمایان است. هسته فرهنگی و اقلیمی منطقه دشتی سرزمین مندستان است که سرزمین دو طرف رودخانه مند در دو شهرستان دیر و دشتی است.
دشتی یا منطقه دشتی سرزمینی تاریخی فرهنگی، قدیمی و وسیع در میانه استان بوشهر که عملاً شهرستانهای دشتی و دیر و چه بسا فراتر از آن را در بر می‌گیرد. دشتی منطقه‌ای فرهنگی زبانی که مهم‌ترین هویت آن گویش دشتی و هسته سرزمینی آن ناحیه مندستان (امروزه بخش کاکی و بخش بردخون) می‌باشد. در مرتبه بعد اشتراکات فرهنگی را شامل می‌شود.و دارای شش منطقه کوهستانی کوه نمک در مجاورت شهر کاکی کوه بیرمی در مجاورت شهر خورموج کوه خارتنگ در مجاورت بخش شنبه و طسوج کوه خاکی در مجاورت روستای حسین
بعلت شیب کم و بازایستادن حرکت آب آن در مسیر منتهی به خلیج فارس آنرا ماند یا مند و ناحیه مجاور آنرا مندستان نامیده‌اند. و چون از دهی قدیمی بعد از کارزین، بنام «سِکّ» می‌گذرد سکان نامیده شده‌است. اسامی دیگر آن سیتاکوس می‌باشد که این نام باقی‌مانده سلوکیان است بنا به نقل احمد اقتداری، نئارخوس از فرماندهان اسکندر در مسیر رفتنش از کیش به خوزستان از این رود گذشته و سپس به مزامباریا (ریشهر یا بندر کنونی بوشهر) رسیده‌است.