مناهم

معنی کلمه مناهم در لغت نامه دهخدا

مناهم. [ م َ هَِ ] ( اِخ ) پادشاه اسرائیل در سالهای 747 تا 738 ق.م. هنگامی که سلیمان کشته شد پادشاه زاکاری برای به دست آوردن فرمانروائیش دست به کار شده و مناهم که از وابستگان سلیمان بود علیه زاکاری ( زکریا ) قیام کرد و او را کشت. او در بیرحمی و ستمکاری شهرت داشت. و در سال 738 ق. م. مجبور به پرداخت خراج به «تگلات فالازار» سوم پادشاه آشور گردید که قسمت شمالی سوریه را به تصرف خویش درآورده بود. ( از لاروس بزرگ ).
مناهم. [ م َ هَِ ] ( اِخ ) رئیس قوم یهود که پس از مرگ هرود کبیر ( در قرن اول میلادی ) علیه رومیان قیام کرد و خود را پادشاه اورشلیم نامید ولی «العازار» که بر گروه میانه رو فرمانروائی داشت مردم را علیه اوشورانید و او را محکوم بمرگ کرد. ( از لاروس بزرگ ).

جملاتی از کاربرد کلمه مناهم

کارگردان در ابتدا چاک نوریس را برای نقش اول در نظر داشت، اما مناهم گولان یکی از تهیه‌کنندگان فیلم ژان کلود ون دام را انتخاب کرد. فیلم با کمتر از ۵۰۰٫۰۰۰ دلار در ۲۳ روز فیلمبرداری شد. این فیلم به‌طور کامل در ویلمینگتن، کارولینای شمالی فیلمبرداری شده‌است. پس از موفقیت رینگ خونین، فیلم‌های کانن به ژان کلود ون دام، نقش اول در نیروی دلتا ۲: اتصال کلمبیا، نینجای آمریکایی ۳: شکار خونین یا سایبورگ را پیشنهاد کردند. او سومی را انتخاب کرد، اگرچه بعداً اعتراف کرد که «این فیلم را چندان دوست نداشتم».