من دوست

معنی کلمه من دوست در لغت نامه دهخدا

من دوست. [ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان لادیزاست که در بخش میرجاوه شهرستان زاهدان واقع است و 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

جملاتی از کاربرد کلمه من دوست

دشمن دشمن من دوست من است ضرب‌المثل عنوان می‌کند که دو طرف می‌توانند با هم علیه یک دشمن مشترک متحد شوند. این ضرب‌المثل تحت عنوان ضرب‌المثلی با ریشه عربی یاد می‌شود که علی بن ابی طالب در حکمت ۲۹۵ کتاب نهج البلاغه حدود قرن ۱ هجری به شرح آن پرداخته. قدیمی‌ترین شکل این ضرب‌المثل در رساله‌ای به زبان سانسکریت در مورد کشورداری یافت شده که قدمت آن به قرن چهارم پیش از میلاد برمی‌گردد. قدیمی‌ترین استفاده شناخته‌شده از این ضرب‌المثل در زبان عربی قرن ۱ هجری و پس از آن در زبان انگلیسی مربوط به سال ۱۸۸۴ است.
لیلی لیلی ز دست دل واویلی من دوست یکی دارم و دشمن خیلی
من می‌خواستم یک فیلم تماشاگرپسند بسازم و در وهله دوم حتماً بخش سینما بودن فیلم برایم مهم بود؛ یعنی وقتی فیلم را می‌بینم، بین پلان‌های این فیلم و پلان‌های یک سریال تفاوت قائل باشم. یادم است روز اول که دور هم جمع شدیم، گفتم من دوست دارم این فیلم را برای این بسازم که در هر بخش آن حتی یک پیشنهاد کوچک برای سینما داشته باشد.
باران کوثری نیز در همین نشست خاطرنشان كرد: كارگردان‌ها، در سينمای ايران نسبت به بازيگران بی اعتماد هستند و بازيگران نمی توانند درباره نقش‌هايشان نظر بدهند.اگر يك بازيگر، در يك فيلم خوب بازی كند، ديگر، كارگردان‌ها نيز او را برای ايفای نقش در همان قالب قبلی انتخاب می‌كنند و از او توقع همان بازی قبلی را دارند در حالی كه بازيگران، قابليت‌های بيشتری دارند. من دوست داشتم پس از زير پوست شهر، يك كار متفاوت انجام دهم و برايم بسيار مهم بود و فكر می‌كنم شانس آوردم كه برای بازی در اين فيلم و همكاری با ‌آقای فرهادی انتخاب شدم.
شرمنده‌ایم که ماتئوس نمی‌تواند به ما بپیوندد من او را بسیار دوست دارم او خوب دفاع می‌کند و می‌داند چگونه بازی سازی کند ولی متأسفانه او نمی‌تواند بازی کند و من دوست دارم او جزیی از تیم اصلی باشد
در سال ۲۰۰۳ در فیلم (آرام آرام) در کنار اجی دیوگن و سونالی بندره بود. در فیلم (قطار کلکته) به همراه آنیل کاپور بازی کرد. در فیلم (با من دوست میشی) در کنار ریتیک روشن و در فیلم (رفته رفته)در کنار شاهرخ خان ایفای نقش کرد.
و کسی را که من دوست بدارم، همان گوشم که او با آن بشنود و چشمی که با آن بیند و زبانی که با آن گوید و دستی که با آن کار کند و اگر مرا خواند اجابتش کنم و اگر از من چیزی خواهد، به وی عطا کنم.
نشاند اندر دل من دوست زهرآلود پیکانی که جز با جان ز دل نتوان کشیدن نوک پیکان را
دیدهٔ بینا به من بخشید او لاجرم من دوست می بینم به دوست
به دیده و دل من دوست خانه می‌طلبد چرا در آتش و آب آشیانه می‌طلبد؟
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به مسابقه ۳، ۸۳، با من دوست میشی، کاکودا و نوشیدنی اشاره کرد.
چو من دوست بودی به ایران تو را نه رزم آمدی با دلیران تو را
آخر ای دوست چو من دوست مکن دشمن کام شاید ای دوست که فریاد برآرم ای دوست
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به موج، موج ۲، محبت‌ها، با من دوست میشی؟، موج ۳، عروسی دوستم است، حشیش ،عشق غیرممکن، قتل قراردادی و نیل و نیکی اشاره کرد.
دلبرا، عمریست تا من دوست می دارم ترا در غمت می سوزم و گفتن نمی یارم ترا
ترا من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم نه روی هجر می‌بینم نه راه وصل می‌دانم
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به مسابقه ۳، ۸۳، با من دوست میشی و نوشیدنی اشاره کرد.
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به عروس برادر من و با من دوست میشی اشاره کرد.
جا کرده میان جان من دوست چون مغز که کرده جای در پوست
تو مدت زمانی زیادی با من بودی و بگونه‌ای رفتار کردی که دوستی من را به‌دستاوردی، همسرت که تو را در این مسیر خطرناک و ملال‌آور به اقیانوس آرام همراهی کرد و با تو بازگشت، به‌خاطر مراقبت و خدماتی که در این مسیر انجام داد مستحق پاداشی فراتر از آنچه بود که در قلعه ماندان قدرت دادن آن را داشتیم. در رابطه با پسرت (پامپی من)، تو به‌خوبی از دلبستگی من و از اینکه او را به عنوان پسر خود قبول نموده و بزرگ کنم آگاه هستی… اگر تو هر یکی از پیشنهادهای من را برای آوردن پسرت می‌پذیری، بهتر خواهد بود تا همسرت جینی نیز با تو بیاید تا زمانی که من بچه را می‌گیرم، مراقب او باشد… به آرزوی موفقیت بزرگ تو و خانواده‌ات و با دلهره در انتظار دیدار پسر کوچک رقاص خود باپتیست هستم، من دوست تو باقی خواهم ماند، ویلیام کلارک.