من بار
جملاتی از کاربرد کلمه من بار
گفتی قوامیا چه دوی گرد من به روز من بار عاشقان جفاکش به شب دهم
دوری ز برگ بود به دل بار پیش ازین امروز برگ بر دل من بار میشود
زلف او بر دامن خورشید دارد مشک ناب طبع من بار دگر در مدح خورشید جهان
یکی دیگر از سخنان مهم او در آن روز، دعوت از علما و روحانیون برای حضور در صحنههای سیاسی کشور بود: «ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر میکنم. ای فضلا! ای طلاب! ای حوزههای علمیه! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر میکنم. من تمام روحانیون را تعظیم میکنم. من بار دیگر دست تمام روحانیون را میبوسم. آن روز [ماجرای ۱۵ خرداد] اگر دست مراجع را بوسیدم، امروز دست کاسب را هم میبوسم.»
نابرده هنوز از دل من بار فراقت بار دگر آمد غم و بار دگر آورد
نخل عشرت در دل من بار حسرت میدهد هر چه میکارم درین در گشته ده حاصل یکیست
دوستان مرحمتی بر دل بیچاره من که برفت از بر من بار ستمکاره من
چو کبک سختی ایام نیست بر من بار شده است شهری کوه و کمر غریبی من
دی بزد نیغم و نگذاشت که بوسم آن دست قتل من بار دگر می طلبد دانستم
هلن رودین که دختر دادستان شهر است میخواهد با پدرش مقابله کند و جلوی اعدام بار را بگیرد اما جک ریچر به هلن میگوید به نظر من بار گناهکار است او برای تفریح و آدمکشی به ارتش پیوست و وقتی نتوانست در کشتن موفق باشد در روز آخر هنگام ترک ارتش چند نفر را کشت و ریچر مسول تحقیق می شود اما مشخص میشود آنها آدمهای خلافکاری بودند و بار تبرئه شد اما من به او قول دادم که اگر روزی مرتکب خطایی شد او را مجازات کنم؛ و ریچر میگوید: او چون میدانسته در هرصورت برای من عدالت از همه چیز مهم تر است اسم من را آورده.
یار من بار دگر می طلبد دانستم عاشق زار دگر میطلبد دانستم
عمرها بهر وصال اندر بیابان غمش کاروان شوق من بار توکل میکشد
نخستین کلام او در سالن فرودگاه بر زبان آورده شد: «من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم، عواطف ملت ایران به دوش من بار گرانی است که نمیتوانم جبران کنم… وحدت کلمه رمز پیروزی است.»