معنی کلمه ملک طراز در لغت نامه دهخدا ملک طراز. [ م ُ طِ / طَ ] ( نف مرکب ) آرایش دهنده ملک. آراینده مملکت : به نی عسکری ملک طرازعسکرآرای ملوک بشرند.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه ملک طراز به نی عسکری ملک طراز عسکر آرای ملوک بشرند خسرو کعبه آستان، ملک طراز راستین کرده طراز آستین از ردی پیمبری