ملک سیما

معنی کلمه ملک سیما در لغت نامه دهخدا

ملک سیما. [ م َ ل َ ] ( ص مرکب ) خوشگل. پری چهر. ( از ناظم الاطباء ). فرشته روی. ملک طلعت. زیباروی :
قوام دین پیغمبر ملک محمود دین پرور
ملک فعل و ملک سیرت ملک سهم و ملک سیما.فرخی.من در اندیشه که بت یا مه نو یا ملک است
یا پری پیکر مهروی ملک سیما بود.سعدی.

معنی کلمه ملک سیما در فرهنگ فارسی

خوشگل و پری چهر . فرشته روی .

معنی کلمه ملک سیما در فرهنگ اسم ها

اسم: ملک سیما (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: malak simā) (فارسی: مَلَک‌سيما) (انگلیسی: malak sima)
معنی: دارای چهره ای زیبا چون چهره فرشتگان زیبا روی، خوشگل، پری چهر، فرشته روی، زیبا روی

جملاتی از کاربرد کلمه ملک سیما

لب و دندان و چشم یار فایز پری آیین، ملک سیما همالست
من در اندیشه که بت یا مه نو یا ملکست یار بت پیکر مه روی ملک سیما بود