معنی کلمه ملک سلیمان در لغت نامه دهخدا
ملک سلیمان اگر خراسان بود
چون که کنون ملک دیو ملعون شد.ناصرخسرو.منم آن موم که دل سوختم از فرقت شهد
وصلت ملک سلیمان به خراسان یابم.خاقانی.ماهچه توغ او قلعه گردون گشاد
مورچه تیغ او ملک سلیمان گرفت.خاقانی ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ملک سلیمان. [ م ُ ک ِ س ُ ل َ ] ( اِخ ) مملکت فارس. ( دیوان حافظ چ قزوینی ص 397 ). در تداول شعرا مخصوصاً شعرای فارس ، مملکت فارس باشد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : تمام آنگه شود که پسندیده آیددر بارگاه شاه جهان پناه... سلطان البر و البحر وارث ملک سلیمان مظفرالدین بکربن سعدبن زنگی. ( گلستان ).
خداوند فرمان ملک سلیمان
شهنشاه عادل اتابک محمد.سعدی ( کلیات چ مصفا ص 692 ).با زنده دلان نشین وصادق نفسان
حق دشمن خود مکن به تعلیم کسان
خواهی که بر از ملک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان.سعدی ( ایضاً ص 848 ).طغرای او... این بوده وارث ملک سلیمان سلغر سلطان مظفر الدنیا و الدین تهمتن سعدبن اتابک زنگی... ( تاریخ وصاف چ بمبئی ص 155 ).ملک آذربایجان بر لبیدبن ربیع که خاطرش مقلوب بعض نام او می نمود مقرر فرمود و ملک سلیمان فارس در نظر شمس الدوله کرد. ( تاریخ وصاف چ بمبئی ص 237 ). وسیما ملک سلیمان فارس از سیماء عدل و رأفت محجوب بود. ( تاریخ وصاف چ بمبئی ص 330 ).
بعد از کیان به ملک سلیمان نداد کس
این ساز و این خزینه و این لشکر گران.حافظ ( دیوان چ قزوینی ص قیط ).بخواه جام صبوحی به یاد آصف عهد
وزیر ملک سلیمان عماد دین محمود.حافظ ( ایضاً ص 149 ).دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم.حافظ ( ایضاً ص 247 ).محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصف ملک سلیمان نیز هم.حافظ ( ایضاً ص 251 ).نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست
با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت.حافظ ( ایضاً ص 362 ).منشور سلطنت و جهانداری به نام حضرت خدایگان سلاطین جهان.... وارث ملک سلیمان ، پناه اهل ایمان... مبارز الدنیا والدین... محمدبن المظفربن المنصور... موشح و موشی گردانید. ( شیرازنامه چ اسماعیل واعظ جوادی ص 120 و 121 ).