ملک سلطان

معنی کلمه ملک سلطان در لغت نامه دهخدا

ملک سلطان. [ م َ ل ِ س ُ ] ( اِخ ) ملکشاه. ملکشاه سلجوقی :
درسرای پادشاهی بر سریر خسروی
چون ملک سلطان و چون الب ارسلان نیک اختر است.امیر معزی ( دیوان چ اقبال ص 113 ).تا جهان باشد خداوندش ملک سلطان بود
وز ملک سلطان جهان چون روضه رضوان بود.امیر معزی ( دیوان چ اقبال ص 167 ).و رجوع به ملکشاه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ملک سلطان

در مقامرخانه رندان با همت در آی تا ببینی از گدایان ملک سلطان باختن
افسر شاهان ملک سلطان که بی‌فرمان او هیچ شاه اندر جهان بر سر ندارد افسری
ملک سلطان بی‌شکی افزون بود هر ساعتی تاکه او باشد شرف بر ملک سلطان جهان
خسروا دانند معروفان این دولت که من بوده‌ام پیش ملک سلطان عزیز و نامدار
ای به توفیق و هدایت دین یزدان را قوام وی به تدبیر و کفایت ملک سلطان را نظام
ای عمید ملک سلطان بوالفرج اهل فرج ناصر دین و دیانت خواجه نصر روستم
در اوائل ملک سلطان غیاث الدنیا و الدین محمد بن ملکشاه قسیم امیرالمؤمنین نور الله تربته ملک عرب صدقه عصیان آورد و گردن از ربقهٔ طاعت بکشید و با پنجاه هزار مرد عرب از حله روی به بغداد نهاد. امیرالمؤمنین المستظهر بالله نامه در نامه و پیک در پیک روان کرده بود به اصفهان و سلطان را همی خواند.
شاه شاهان سایهٔ یزدان ملک سلطان که هست طلعتش چون آفتاب و حضرتش چون آسمان
پس از شکست ملک سلطان محمود سیستانی از نادرشاه، حکومت بمپور نیز به‌دست سران ایل نارویی برافتاد و طایفه‌های این ناحیه که شامل بامری‌های حوزهٔ بمپور می‌شدند، به دلگان رفتند، و گروهی از آن‌ها در قسمتهایی از ناحیهٔ جنوبی این سرزمین — باهوکلات و دشتیاری — پراکنده شدند. بامری‌ها در دشت کهنو، کارواندر، حوزهٔ رودخانهٔ بمپور، ایرانشهر، خاش و گوهرپشت به‌طور پراکنده زندگی می‌کنند.
صحیفه‌های تو قانون دولت ملک است جریده‌های تو دستور ملک سلطان است
در دورهٔ سلجوقیان، کیش به بزرگ‌ترین مرکز تجاری خلیج فارس تبدیل شد. در همین دوران دودمانی به نام قیاصره در کیش به قدرت رسیدند. ایشان که در ابتدا بسیار فقیر بودند، با دزدی دریایی پایه‌های اقتصادی حکومت خود را مستحکم نمودند. حاکمان قیاصره از نسل شخصی به نام «قیس» از اهالی سیراف بودند. آخرین حاکم قیاصره ملک سلطان نام داشت که به دست حاکم هرمز در سال ۶۲۶ قمری به قتل رسید.
چرا ما زمردم گدایی کنیم جهان سر بسر ملک سلطان ما